به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 117 ، اسفند ماه 1387 

 

فریدون محمدی

ادعای "گویلز"ی سلطنت طلبان

 

اخیرا پس مانده های برخی از دارو دسته های منفور سلطنت طلب این دشمنان قسم خورده خلق های تحت ستم ما مدعی شده اند که خسرو گلسرخی شاعر توانای خلق که به همراه کرامت دانشیان توسط رژیم جنایتکار شاه به جرم دفاع از منافع کارگران و توده های محروم در سال 1352 به جوخه اعدام سپرده شد، نه تنها اعدام نشده بلکه "زنده" بوده و با کمک همسر شاه جنایتکار یعنی فرح دیبا از ایران "خارج" شده و با دریافت "مقرری" در پاریس به سر می برد!

 

این دروغ شاخدار دقیقاً در پیروی از تعلیمات گوبلز فاشیست که می گفت دروغ هرچقدر بزرگتر باشد باورش آسان تر شده و مردم بهتر فریب خواهند خورد از طرف ضد انقلابیون سلطنت ، ساز شده است.  روشن است که اثبات عدم صحت چنین ادعای مسخره و عوامفریبانه ای فاقد هرگونه اهمیتی ست چرا که پرونده جنایات رژیم شاه بر علیه توده های تحت ستم ما (که جنایت اعدام خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان تنها یک نمونه کوچک آن است) آنقدر سنگین و سیاه است که چنین دروغ شاخداری هیچ فردی با کمترین اطلاعات از تاریخ معاصر جامعه ما را فریب نخواهد داد. روشن است که یکی از اهداف این دروغپردازی و تلاش ضد انقلابی همانا تبرئه رژیم ضد خلقی شاه می باشد. برغم این حقیقت مکث بر روی این نکته که چرا تفاله های سلطنت طلب بیش از 36 سال بعد از اعدام گلسرخی و دانشیان به چنین شیادی آشکاری دست زده اند خالی از اهمیت نیست.

 

همه می دانند که خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان دو تن از فرزندان فدایی راستین خلق بوده و به این اعتبار مورد احترام و محبت عمیق توده های تحت ستم و آگاه ما می باشند. به همین دلیل است که هر سال با فرا رسیدن سالگرد جان باختن این دو فرزند رشید کارگران و خلقهای تحت ستم ما که توسط رژیم جنایتکار شاه در سال 1352 به مرگ محکوم شده و اعدام شدند، مردم آزاده و مبارز کشور ما به هر شیوه ممکن یاد و راه این فرزندان فدایی خویش را گرامی میدارند و موجی از احترام عمیق قلبی خویش را به اشکال مختلف نثار آنان می کنند. چرا که آنها صدای خلق بر علیه بی عدالتی و ظلم و سرکوب بودند. خسرو گلسرخی این شاعر توانای توده های زحمتکش و کرامت دانشیان این سمبل "سرو ایستاده" در جنگل انبوه خلق، در سال 52 بیدادگاه های شاه را با دفاعیات قهرمانانه خویش از آرمان های توده های ستمدیده، به دادگاهی برای بررسی گوشه ای از جنایات بیکران این رژیم و اربابان امپریالیستش بر علیه رنجبران ما تبدیل کردند و به این ترتیب با شهامت انقلابی و نثار خون سرخ خویش چنان تاثیری در اعماق ذهن و جان خلق های ستمدیده ما و روند مبارزات حق طلبانه آنان بر جای گذاردند که در تاریخ کشور ما برای همیشه به ثبت رسید. اعدام این گل های سرخ باغ خلق، توسط رژیم شاه کوس رسوایی شاه جنایتکار را در سراسر ایران و جهان هر چه بیشتر به صدا درآورد و به مثابه سندی غیر قابل انکار از ماهیت ضد خلقی رژیم شاه در تاریخ ثبت گردید.

 

واقعیت این است که تاثیرات انقلابی ای که خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان با ایستادگی خود دربیدادگاه های شاه و سپس نثار خونشان در پیشگاه کارگران و زحمتکشان دربند ما برجای گذاردند به همان درجه که احترام و محبت توده های مردم را نسبت به آنان برانگیخت باعث افزایش کین و خشم ضد انقلابی مرتجعین و دشمنان رنگارنگ خلق از پس مانده های رژیم ضد خلقی شاه گرفته تا فرزندان خلف آنان یعنی مزدوران جمهوری اسلامی بر علیه این سمبل های پایداری در مبارزه برعلیه بیدادگری گشت. به گونه ای که مزدوران جمهوری اسلامی بویژه در سالهای اخیر  کوشیدند تا با تخطئه چهره انقلابی این دو مبارز و مشخصا خسرو گلسرخی او را یک طرفدار "انقلاب اسلامی" و حامی خمینی مزدور جا بزنند و موج احترام بی حد و حصر توده های تحت ستم ما از او را به حساب رژیم ضد مردمی خود سرازیر کنند. به همین گونه همپالگی های جمهوری اسلامی یعنی سلطنت طلبان مرتجع نیز که دستان رژیمشان به خون این دو مبارز مورد احترام توده ها آغشته است می کوشند تا با اشاعه این دروغ های شاخدار مبنی بر "زنده" بودن گلسرخی و دریافت مستمری از فرح دیبا  دستان خود را از این جنایت بشویند و با این فریبکاری آشکار کمونیست ها را دروغگو  معرفی کنند.

 

تلاشهای عوامفریبانه فوق از سوی سلطنت طلبان از سوی دیگر کاملا در انطباق با کمپینی است که دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی بویژه در سال های اخیر با هدف مشخص کمونیست و فدایی ستیزی براه انداخته است. همه می دانند که اخیرا دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی با انتشار کتابی بنام "چریکهای فدایی خلق از نخستین کنشها تا انقلاب سال 57"، کتابی که به حق باید به آن نام "کتاب دشمن" را داد، کوشیده اند تا با انتشار مشتی دروغ و یک تاریخ سازی جعلی، چریکهای فدایی خلق ایران، را سازمانی "گانگستری" و رشیدترین فرزندان چریک فدایی خلق را مشتی انسان دروغگو، ترسو ، فریبکار و مافیایی و .. معرفی کند تا به این ترتیب گرایش فزاینده نسل جوان مبارز امروز به چریکهای فدایی خلق و به راه و آرمان های بر حق آن را متوقف نموده . آنها را نسبت به انقلاب و سازمانهای انقلابی بدبین کرده و اصولا از جذب شدن آنها به جریان مبارزه و کار جمعی و تشکیلاتی باز دارد. و اصولا وجهه و نام کمونیست ها در ایران را از نظر خویش تخریب کند. در چنین فضایی ست که سلطنت طلبان ساقط شده از قدرت نیز می کوشند با استفاده از فضایی که دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی با کمک طیفی از مرتجعین و خائنان به مردم ایجاد کرده اند در این کمپین ضد انقلابی نقش ایفا کرده و  مذبوحانه از جنایات رژیم  ضد خلقی شاه در ذهن مردم و بویژه جوانان بکاهند. اما خارج از این تلاشهای ضد انقلابی و دروغپردازی های سلطنت طلبان باید گفت که این نه جسم گلسرخی مبارز بلکه یاد استقامت اوست که همیشه و همواره در ذهن کارگران و زحمتکشان "زنده" مانده و خواهد ماند و داستان پایداری این فرزند رشید خلق سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل خواهد شد. این دلیل اصلی هراس و وحشت مرتجعین غالب و مغلوب و دروغپردازیهای آنان بر علیه تمامی مبارزین محبوب توده های تحت ستم ماست.

 

مارچ 2009

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com