به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 115، دی ماه 1387 

 
نقش امپرياليستها در دامن زدن جنگ در کنگو  و کشتار مردم بيگناه!
تحت سیطره نظام سرمایه داری ، نظامی که حیات آن با تشدید استثمار و سرکوب کارگران و خلقهای تحت ستم و جنگ گره خورده، اگر به محيط اطراف و وسائل مورد استفاده روزمره خود نگاهی بياندازيم و از خود بپرسيم که اين کالاها و ابزار مختلف در چه شرايطی توليد می شوند و مواد اوليه آنها از کدام گوشه دنيا و به چه بهايی تهيه شده اند، يقينأ از يک طرف نقش رنج و کار طاقت فرسای طبقه کارگر و زحمتکشان را در توليدآن وسایل می بينيم و از طرف ديگر حرص و طمع مشتی سرمايه دار ظالم که برای افزايش سود و سرمايه های خود از هیچ جنایتی و حتی از تجاوز به جان و مال انسان های بيگناه نيز نمی گذرند. به عنوان مثال اغلب ما جزو ۳ ميليارد نفر از جمعيت دنيا هستيم که از تلفن دستی استفاده می کنيم. يکی از مهمترين و گران قيمت ترين مواد اوليه برای توليد تلفن دستی (و همينطور کامپيوتر و دوربين ديجيتال و سيستم بازی های کامپيوتری و غيره) ماده ای معدنی به نام "کُلتَن" (که به تانتالوم نيز مشهور است) می باشد.
همانطور که می دانيد وسائل و ابزار تکنولوژی مدرن که از برخی از آنها در فوق نام برده شد منابع درآمد فوق العاده زيادی برای بزرگترين سرمايه داران و امپرياليست های دنيا محسوب می شوند. و درنتيجه ماده اوليه اين وسايل، يعنی "کُلتَن" يکی از ۵ ماده معدنی فوق العاده مهم و گرانقيمت در جهان کنونی است. (طلا، الماس، مس و کبالت نيز ۴ ماده معدنی گرانقيمت ديگر هستند.) هر گاه رابطه این واقعیت را با اهداف جنگ ضد خلقی ای در نظر بگیریم که در کنگو در جریان است؛ آنگاه خواهیم فهمید که بخاطر تحقق کدام منافع غارتگرانه است که سرمايه داران برای دستيابی و کنترل بر معادن غنی "کُلتَن" در شرق کنگو چنین جنگ و غارت و کشتاری را برعلیه  مردم بيگناه در آن منطقه براه انداخته اند. بله! به اين دليل است که کمپانی های بزرگ چندمليتی توليد کننده تلفن دستی و کامپيوتر و ... مخارج جنگ و کشتاری را که در کنگو در جريان است، تأمين می کنند. 

طبق آمار رسمی از ۱۹۹۸ (که درگيری ميان گروه های مسلح مختلف و اکثرا وابسته در شرق کنگو شروع شد) تاکنون بيش از ۵ ميليون نفر از مردم منطقه کشته شده اند. این رقم بسیار تکان دهنده بيشترين تعداد مرگ و مير در اثر جنگ و درگيری های مسلحانه از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون به شمار می آيد.

از اوايل آگوست ۲۰۰۸ تاکنون منطقه شمال شرقی کنگو (استان "کيوو") به صحنه دور تازه ای از جنگ ميان امپرياليست ها و نوکران داخلی آنان تبديل شده و به آوارگی بيش از ۲۵۰ هزار نفر از مردم بيگناه استان "کيوو" انجامیده است. در ژانويه ۲۰۰۸ مذاکرات صلح ميان طرفين درگير به انعقاد قرارداد آتش بس منجر شد. اما طولی نکشيد که اين قرارداد توسط طرفين شکسته شده و جنگ همچنان ادامه يافت. با پيشروی نيروهای دولت به سمت "گوما" (پايتخت استان کيوو) و درگيری با نيروهای ژنرال "لورنت نکوندا" (عضو قبيله توتسی و رهبر "کنگره ملی حامی مردم" – CNDP) جنگی شروع شد که تاکنون ادامه يافته است. در ماه اکتبر نيروهای "نکوندا"  شهر "روتشورو" را اشغال کردند و به سمت شمال آن (و به سمت کشور اوگاندا) پيشروی کرده و به دشمن ديرين خود (شبه نظاميان قبيله هوتو در رواندا مشهور به "FDLR") حمله کرده و آنها را به خارج از مرزهای شمالی کنگو راندند. در ۱۹ نوامبر جنگ ميان گروه های مختلف به شديدترين حد خود رسيد و منجر به فرار بيش از ۲۰۰۰ نفر از روستائيان به اوگاندا شد.

سازمان ملل ۳۰۰ سرباز تازه نفس فرانسوی ، آلمانی و انگليسی برای به اصطلاح "حفظ صلح" به کنگو فرستاده و به نيروهای خود در منطقه اضافه کرده بود. و ارتش دولت کنگو بطور کامل از حمايت اين نيروها (به نام "MONUC" بزرگترين نيروی نظامی ای که سازمان ملل تاکنون به مناطق جنگی فرستاده) برخوردار بود. با اينحال ارتش دولت کنگو مجبور به عقب نشينی شد و سربازان آن در هنگام عقب نشينی به خانه های مردم و حتی به کمپ های پناهندگان (که مدتی پيش از ديگر مناطق جنگ زده فرار کرده بودند) حمله کرده و به زنان و کودکان تجاوز کردند. سازمان ملل برای پوشاندن نقش خود در این رسوایی  هم "CNDP" را متهم به نقض آتش بس کرد و هم مجبور شد اقرار کند که سربازان دولت به غارت خانه های مردم در شهر "بولوتوا" دست زده اند، و خواهان مجازات مجرمين شد. درواقع سازمان ملل گمان ميکرد که با قربانی کردند چند سرباز دزد و تجاوزگر می تواند چهره عاملين اصلی جنايات (که همانا امپرياليست ها و دولت دست نشانده آنها هستند) را پنهان نگه دارد.

در فاجعه جاری هر کدام از گروه های درگير به ارائه دليلی برای توجيه نقش خود در جنگ دست زده اند؛ به عنوان مثال قبيله "توتسی" ادعا کرد که برای گرفتن انتقام از قاتلين توتسی هايی که در "رواندا" قتل عام شده اند می جنگد، امپرياليست ها نيز با بيشرمی تلاش کردند که دلايل اصلی جنگ را پنهان کنند و از بهانه هايی مانند "حفظ صلح و صدور دمکراسی و تمدن" برای توجيه دخالت های نظامی خود در منطقه استفاده کردند. اما پس از مدتی به روشنی مشخص شد که مثل هميشه حرص و طمع سرمايه داران دليل اصلی جنگ است. درنتيجه سازمان ملل که (به عنوان حافظ منافع امپرياليست ها) با فرستادن نيروهای خود به کنگو با امپرياليست ها همکاری داشته، سرانجام مجبور به بيان گوشه ای از حقيقت شد و اخيرأ در گزارشی تلاش سرمايه داران و توليدکنندگان تکنولوژی مدرن برای دست يابی به معادن غنی ۵ ماده معدنی مذکور و غارت و حفظ کنترل بر توليد و تجارت آنها را دليل اصلی جنگ در منطقه دانست.

دولتهای آمريکا و فرانسه و انگليس نيز پس از تشديد درگيری ها در منطقه، بلافاصله عکس العمل نشان دادند و مقامات مهم دولتی را برای مذاکره با نيروهای درگير به منطقه فرستادند. "برنارد کوچنر" وزير امور خارجه فرانسه، با این ادعا که کشتار و تجاوز به مردم بيگناه که تاکنون توسط نوکران امپرياليست ها و سربازان فرستاده سازمان ملل انجام شده ضعيف و ناکافی بوده، خواهان شدت عمل و افزايش قدرت نظامی نيروهای سازمان ملل در منطقه شد و گفت: "ما به سربازانی متفاوت و قوانين و شيوه برخوردی متفاوت (و شديدتر) نياز داريم. ما به حضور نيروی نظامی قويتری در منطقه نياز داريم."

"ديويد ميليباند" وزير امور خارجه انگليس نيز گفت که به احتمال قوی دولت انگليس نيروی نظامی تازه نفس به منطقه خواهد فرستاد. "ميليباند" به شيوه ای عوامفريبانه با پنهان کردن نقش دولت های امپرياليستی در نسل کشی رواندا گفت: "رهبران سياسی جهان قصد دارند جلوی تکرار اعمال جنايتکارانه دهه ۱۹۹۰ در منطقه (اشاره به نسل کشی در رواندا، کشور همسايه کنگو) را بگيرند." 

"ژندای فريزر" معاون وزير دولت آمريکا در امور آفريقا نيز برای گفتگو با "پاول کاگامه" رئيس جمهور رواندا به کيگالی (پايتخت اين کشور) رفت. اما کنسل شدن غيرمترقبه مصاحبه مطبوعاتی ای که از قبل برنامه ريزی شده بود نشان داد که اين گفتگو منافع مقامات آمريکايی (که اعلام کرده اند که "کاگامه" را در ايجاد وضعيت کنونی در کنگو مقصر می دانند) برآورده نکرده است. 

"کاگامه" که خود با حمايت امپرياليسم آمريکا در رواندا به قدرت رسيد نقش مهمی در سقوط "موبوتو" رئيس جمهور ديکتاتور پيشين زئير (کنگو فعلی) ايفا کرد. "موبوتو" نيز يکی ديگر از ديکتاتور های دست نشانده آمريکا بود که علاوه بر اينکه پس از تغييرات رخ داده در سيمای سياسی جهان تاريخ مصرفش به پايان رسيده بود، بر عليه "ژوزف کابيلا" (دست نشانده آمريکا) در شمال شرقی کنگو به فعالیت پرداخته بود و درنتيجه توسط آمريکا سرنگون شد. (۱)

از طرف ديگر در تضادهای موجود  تلاش دولت های وابسته آفريقايی همجوار با کنگو اين است که از کنترل رواندا بر منابع طبيعی کنگو جلوگيری کنند. دخالتهای همسايه های کنگو در گذشته جنگهای سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ را موجب شدند. اين جنگها که به مرگ بيش از ۴ ميليون نفر منجر شدند، "جنگهای جهانی آفريقا" نام گرفتند.

يکی ديگر از دلايل تشديد درگيری ها در کنگو، رشد نفوذ چین در منطقه می باشد. سرمايه داری چين که برای رشد هر چه بيشتر اقتصاد خود به مواد خام احتياج دارد، در سالهای اخیر با صرف ۸ ميليارد دلار برای ايجاد زيرساخت های شهری توانست روابط اقتصادی خوبی با کنگو برقرار کند و از معادن مس و کبالت اين کشور بهره برداری های وسيعی کند. در حقیقت در طول یک دهه اخیر حجم بازار کالاها و خدمات (شامل سرویسها و حضور مستشاران نظامی) چین در کشورهای آفریقایی با رشدی تصاعدی به حدود 50 میلیارد دلار رسیده است و این رقم همچنان رو به رشد می باشد که حاکی از گسترش نفوذ چین در بازار آفریقا ست. امری که نمی تواند مورد رضایت و تایید سایر امپریالیست ها بویژه در شرایط بحرانی کنونی باشد.  اخيرأ بانک تجارت چين مجددأ برای ساختن جاده و راه آهن و نيروگاه و ... در کنگو از دولت چين تقاضای بودجه بيشتری کرده است. مقامات دولت کنگو نيز اخيرأ اعلام کردند که در حال بررسی قراردادهای بهره برداری از معادن توسط دولتهای اروپايی و آمريکا و استراليا هستند که به احتمال قوی بسياری از آنها منحل خواهند شد و همه از جايگزين شدن اين قراردادها با قرار دادهائی که با دولت چين بسته می شود سخن می گويند.(۲)   اين خود از رشد روزافزون نفوذ سرمايه های چينی در بازار آفریقا حکايت می کند.

از طرف ديگر رابطه "کابيلا" با سرمايه داران و دولت های اروپايی و آمريکا و استراليا خدشه دار گشته و "نکوندا" از اين فرصت استفاده کرده و قصد دارد که خود را نوکر وفادارتری (نسبت به "کابيلا") به امپرياليست ها معرفی کند و به آنها ثابت کند که معامله با آنان را به رابطه با چين ترجيح ميدهد. و به اين دليل است که او خواهان دخالت نظامی غرب در منطقه شده است.

نگاهی به تاريخ سياسی منطقه نقش امپرياليست ها را به عنوان مسبب اصلی "جنگ جهانی آفريقا" و همچنين جنگ و آدم کشی های ماه های اخير، هر چه بیشتر روشن می کند. به عنوان مثال، امپرياليست ها بودند که اولين دولت مستقل آفريقايی (دولت پاتريس لومومبا) را سرنگون کردند و جنگ های داخلی بوجود آورده و سرانجام نيز ديکتاتوری دست نشانده (موبوتو) را به قدرت رساندند. در شرايط کنونی نيز با اينکه دولت های امپرياليستی تحت لوای "فعاليتهای بشردوستانه سازمان ملل" حمله نظامی به کنگو را با هدف حمايت از منافع کمپانی های غول آسای چندمليتی در پيش گرفته اند، اما مردم زحمتکش منطقه به خوبی می دانند که دخالتهای نظامی غرب هيچ ربطی به منافع مردم کنگو ندارد. و زحمتکشان اين کشور تاحدی توانسته اند با کمک روشنفکران چپ منطقه صدايشان را به جهانيان برسانند و سربازان فرستاده سازمان ملل را (که کارشان تجاوز به زنان و کودکان آواره و فروش اسلحه به گروه های شبه نظامی جنايتکار و حمايت از ارتش و دولت محلی در غارت شهرها و روستاها است) به عنوان تبهکاران بين المللی افشاء کنند.     

 زيرنويس ها:

(۱) تاريخچه به قدرت رسيدن "کابيلا": در سال 2006 دولتهای فرانسه و آلمان نيروهای مسلح خود را برای کنترل انتخابات و به قدرت رساندن "کابيلا" به کنگو فرستادند. "کابيلا" در طول انتخابات جولای ۲۰۰۶ بيش از ۵۰۰ نفر از مخالفين خود (بخصوص طرفداران "ژان پير بمبا") را به قتل رساند و هزاران نفر را در سياهچال ها حبس و شکنجه کرد. اين جنايات در مقابل چشم نيروهای به اصطلاح "حافظ صلح و دمکراسی" سازمان ملل انجام شد.

 

(۲) تاکنون نام چندين شرکت چندمليتی که قراردادهايشان نقض خواهند شد اعلام شده که شرکت های غول آسای "کوانتوم"، "فريپورت مک- روران"، "بی- اچ- پی" و "معادن انويل" جزو آنها می باشند.

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com