محسن نوربخش

 

 

اوباما ، مهره سیاه رنگ سرمایه داران آمریکایی !

 

با پیروزی باراک اوباما - سناتور ایالت ایلینوی از حزب دمکرات بر رقیب انتخاباتی خود جان مک کین - سناتور ایالت اریزونا از حزب جمهوریخواه ، مهره جدیدی از بورژوازی آمریکا با خرج 700 میلیون دلار هزینه های انتخاباتی ، موفق شد که به عنوان "رئیس جمهور منتخب" از بیستم ماه ژانویه 2009 به کاخ سفید راه یابد.

 

بدون شک مجموعه تمام کمک های مالی کمپانی های بزرگ به همه کاندیدا های ریاست جمهوری از ارقام بسیار بالائی تشکیل میشود ولی بر طبق بررسی روزنامه ها ، کمک های مالی 700 میلیون دلاری کمپانی های بزرگ تنها و تنها به یک کاندیدا یعنی اوباما، حتی در تاریخ انتخاباتی ریاست جمهوری در آمریکا امر بی سابقه ای بوده است!  این در حالی است که کمک های مالی به صندوق انتخاباتی رقیب سیاسی او یعنی جان مک کین ، چیزی بین 50 تا 60 میلیون دلار تخمین زده شده بود.   

 

تبلیغات پیرامون انتخاب باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا که از یک پدر سیاه پوست و یک مادر سفید پوست متولد شده ، باعث شد که در دل ساده لوحان آمریکایی و ساده دلان دیگر کشور ها این توهم پیش بیاید که چون رنگ پوست اوباما سیاه است ، و چون قرن هاست بر سیاهان بی عدالتی روا شده است ، این مسئله کمک میکند که وی بر معضلات متعدد اجتماعی ای که از ذات نظام سرمایه داری و امپریالیسم به عنوان آخرین مرحله این نظام ناشی میشود ، فائق آید!  تو گوئی این رنگ پوست انسان چه سفید ، چه سیاه است که تعیین کننده طرز فکر و بینش اوست و جایگاه طبقاتی افراد در شیوه تولید ، این که آن ها به کدام طبقه تعلق دارند و پشتیبان منافع کدام طبقه هستند و بر این اساس دارای چه بینش و طرز فکری می باشند ، بی معنی ست. چنین  توهمی را بخش اعظم سرمایه داری آمریکا ، خصوصا در بیش از 2 سال گذشته از شروع تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری ، در رادیو ، تلویزیونی و نشریات خود دامن زده است.  اتفاقاً ، در سال های 1984 و همچنین 1988 ، جسی جکسون که یک سیاه پوست فعال حقوق مدنی است در انتخابات ریاست جمهوری از طرف حزب دمکرات شرکت کرد. ولی چون در آن زمان کمپانی های بزرگ ضرورتی برای روی کار آمدن او نمی دیدند ،  وی از پشتیبانی آن کمپانی ها برخوردار نشد و در همان دوره های اولیه معرفی و دستچین شدن کاندیدا ها ، از میدان بدر رانده شد.  

 

هورا کش های اوبامای "سیاه پوست" فراموش میکنند که چه امروز و چه در گذشته نه چندان دور کسانی در مقام های عالی کشور آمریکا قرار داشته اند که رنگ پوست شان سیاه بوده است.  از جمله افراد جنایتکار جنگی و بغایت ارتجاعی ای همچون کاندالیزا رایس – وزیر کنونی امور خارجه آمریکا ، کالین پاول – وزیر سابق امور خارجه و کلارنس توماس – قاضی (تبعیض گرای ضد سیاه پوستان) دادگاه عالی کشور ، همگی رنگ پوست شان سیاه است!

 

آن ها اساسا از درک این موضوع عاجزند که بفهمند سیستم های سرمایه داری و امپریالیستی همواره ورای خواست قلبی این یا آن فرد عمل میکنند.  پر واضح است که تضادی که بین جناح های مختلف امپریالیستی به طور عام و در میان امپریالیست های آمریکائی به طور خاص وجود دارد همگی بر سر سود بیشتر بردن و چپاول ثروت های توده های ستم کش در سراسر جهان ، در چهارچوب حفظ و بقاء نظام خود می باشد.  برای همین هم راه حل های خروج از بن بست بحران هائی که هر از چند وقتی گریبان سرمایه داران را میگیرد ، متفاوت است.  پس سیاست نمایندگان آن ها میتواند از هم دیگر متفاوت باشد ، اما علیرغم این که چه کسی در کاخ سفید زندگی میکند و پوست او چه رنگ است، استثمار انسان از انسان ، استثمار کارگران جهان هم چنان پا برجا خواهد ماند!  

 

با رسیدن پای اوباما  ، این "مسیحای سیاه پوست" به کاخ سفید ، آیا قرار است تضاد طبقاتی در آمریکا از بین برود؟  زن ستیزی در این جامعه ریشه کن شده و احقاق حقوق زنان در برابری با مردان ، برقرار شود؟  سقط جنین آزاد شده ، و جزو حقوق اولیه هر زنی به حساب بیاید؟  تبعیض نژادی به علت رنگ پوست ، نژاد ، مذهب و محل تولد فرد از بین برود؟  شیره جان کارگرانی که تمام عمر خود را در پشت ماشین آلات تولیدی کارخانه ها به سر میبرند ، کشیده نشده و زندگی شان هم چون تفاله ای بر زمین ریخته نشود؟  بیمه بهداشت و درمانی بدون در نظر گرفتن جایگاه طبقاتی ، شامل حال همه شهروندان آمریکائی گردد؟  مدارس ابتدائی خوب ، دبیرستان های مختلط نژادی و دانشگاه های معتبر در دسترس همه و قابل پرداخت برای همه باشد؟                   

 

انتظار این ساده دلان این شده است که اوباما با بستن "مالیات سنگین" بر درآمد پولدار ها ، شکاف بین طبقه سرمایه دار و ثروتمند جامعه با طبقه کارگر و زحمتکش را برای همیشه از بین ببرد!  (مسئله ای که مک کین در طول رقابت های انتخاباتی آن را به عنوان مالیات بر کارگر لوله کش ذهنی ای به نام "جو" شدیدا به سخره گرفته بود.)   با دستگیری و محاکمه افرادی چون اوساما بن لادن ، به تروریسم جهانی پایان بخشد.  اقتصاد آمریکا و به طبع آن ، اقتصاد جهان را بار دیگر سرشار از سود آوری سازد.  خلاصه بهشت برین را در روی همین زمین خاکی به منصه ظهور برساند!  

 

در هر صورت ، مشاورین باراک اوباما در این بازی انتخاباتی ، با شعار "تغییر" ، اول رقبای هم حزبی او را به کنار زدند و بعد هم بر کاندیدای حزب رقیب پیروز شدند و این روز ها در حال تشکیل کابینه او هستند. کابینه ای که با انتخاب راهم امانوئل به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید و زمزمه انتخاب هیلاری کلینتون به سمت وزیر امور خارجه ، (دو فرد شدیدا طرفدار صهیونیسم اسرائیل) ، شدت نزدیکی کابینه اوباما با اسرائیل در مقایسه با کابینه جرج بوش با اسرائیل را در این "تغییر" به خوبی به نمایش خواهد گذاشت!

 

با تکیه بر سخن یک طنز پرداز سیاه پوست که میگفت " در این دریای طوفانی ، سفید پوست ها سکان کشتی را به یک برادر سیاه پوست سپرده اند که موقع غرق شدن کشتی ، بتوانند تقصیر ها را بر گردن سیاه پوست ها بیندازند!!" ، مردم جهان شاهد این مسئله خواهند بود که در این دنیای پر تلاطم و طوفان زای سرمایه داری ، علیرغم رنگ پوست ناخدا ، کشتی سرمایه داری سرانجام به صخره های سنگی خواهد خورد و دیر یا زود به قعر اقیانوس تاریخ بشری سقوط خواهد نمود!

 

 

18 نوامبر 2008

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com