به نقل از : پيام فدايي ، ارگان چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 111 ، شهریور ماه 1387

اعتصاب کارگران هواپيماسازی بوئينگ

بيش از ۲۷۰۰۰ نفر از کارگران هواپيماسازی بوئينگ در ايالتهای "واشنگتن"، "اورگان" و "کانزاس" از روز ۵ سپتامبر  دست به اعتصاب زدند. کارگران اعتصابی به قرارداد جديدی اعتراض دارند که بر اساس آن حقوق آنها نسبت به رشد تورم کاهش خواهد يافت و بسياری از مزايای پزشکی و بازنشستگی کارگران قطع خواهد شد. اين قرار داد ظالمانه به کارفرما امکان می دهد که تعداد زيادی از کارگران را اخراج نمايد. در اين قراردادبا اينکه نرخ سالانه تورم بيش از ۶ درصد است اما حقوق کارگران تنها بطور متوسط 3.6 درصد افزايش خواهد يافت(۱۱ درصد طی ۳ سال). جالب است که با اينکه اتحاديه کارگران عليرغم تمايل و خواست کارگران پيشنهاد تنها ۱۳ درصد افزايش حقوق (به جای ۱۱ درصد ) در طول ۳ سال را داده بود اما کارفرما حتی با اين امر هم موافقت نکرد. 

در شرايطی شاهد اينگونه حق کشی ها عليه کارگران هستيم که در نتيجه کار و زحمت کارگران اين کارخانه، سود خالص صاحبان کارخانه در سال گذشته 4.1 ميليارد دلار و حقوق سالانه  رئيس کارخانه بيش از 14.7 ميليون دلار بوده است. با اين همه سرمایه داران طمعکار صاحب اين کارخانه حتی حاضر نيستند اجازه دهند که کارگران از حداقل رفاه برخوردار شوند و مرتبأ از حقوق آنها می کاهند. به اين دليل است که کارگران مجبورند که اعتصاب کنند و برای جلوگيری از کاهش حقوق و مزايای ناچيز خود اينچنين دست به اعتراض بزنند.

سياستهای ضدکارگری و طمعکارانه سرمايه داران "بوئينگ" تازگی نداشته و کارگران اين کارخانه همچون تمامی کارخانه ها هميشه مجبور بوده اند که برای کسب ناچيزترين خواسته های برحق خود دست به اعتصاب و اعتراض و مبارزه بزنند. هر سه سال يکبار، زمانی که موقع تمديد قراردادهای کارگران می رسد، صاحبان طمعکار و سودجوی کارخانه تلاش می کنند که هرطور شده تغييراتی در قراردادها بدهند و تا آنجا که زورشان می رسد از حقوق و مزايای کارگران کم کرده و بدين طريق مخارج توليد را کاهش داده و بر سود خود بيافزايند. و هر سه سال يکبار کارگران مجبورند برای جلوگيری از کاهش حقوق و مزايای خود در قراردادهای جديد، دست به مبارزه و اعتصاب بزنند. در سال 2002 (زمانی که شرايط خفقان و سرکوب پس از واقعه 11 سپتامبر نيويورک در امريکا شدت زيادی يافته بود) مبارزه کارگران برای افزايش حقوق و بهتر کردن شرايط محيط کار به شکست انجاميد و قراردادی شديدأ ضدکارگری به آنها تحميل گرديد. در سال ۲۰۰۵ صاحبان کارخانه می خواستند قرارداد جديدی را جايگزين قرارداد سال 2002 کنند که به مراتب از آن هم ضدکارگری تر بود. درنتيجه در آن سال نيز کارگران مجبور شدند که در اعتراض به قرارداد آن سال و همچنين در اعتراض به اخراج برخی از کارگران ثابت و جايگزين کردن آنان با کارگران قراردادی، مدت ۲۸ روز دست به اعتصاب بزنند.         

در تاريخ ۵ سپتامبر ۲۰۰۸ پس از اينکه مذاکرات ميان اتحاديه کارگران و نماينده کارفرما به شکست انجاميد، ۸۷ درصد از کارگران (از آنجا که به شروع اعتصاب در صورت به نتيجه نرسيدن مذاکرات رأی مثبت داده بودند) برای شروع اعتصاب آماده شدند. اما رئيس اتحاديه کارگران از آنان خواست که اعتصاب را برای دو روز به عقب بياندازند و مذاکرات حول قرارداد پيشنهادی کارفرما (با اينکه از جانب ۸۰ درصد از کارگران نفی شده بود) مجددأ برقرار شود. اين پيشنهاد اتحاديه (دادن فرصت ۲ روزه به کارفرما که توسط نمايندگان دولت در مذاکرات پيشنهاد شده بود) خشم شديد کارگران را عليه روسای اتحاديه برانگيخت. اين عمل رهبران اتحاديه که برخلاف تمايل و خواسته کارگران است، خاطره سازشکاری رهبران اتحاديه در اعتراضات سال ۲۰۰۲ را به ياد کارگران آورد. در آن سال نيز با اينکه ۶۲ درصد از کارگران مخالف قرارداد آن سال و خواهان اعتصاب بودند، اما روسای کارخانه و روسای اتحاديه (با اين بهانه که کمتر از دو سوم کارگران با قرارداد مخالفند) موفق شدند که آن قرارداد ضدکارگری را به کارگران تحميل کنند. و هم اکنون نيز صاحبان کارخانه به هيچ وجه نمی خواهند که مزايای استثنايی ای را که با تحميل قرارداد ۲۰۰۲ به کارگران بدست آوردند، از دست بدهند. به عنوان مثال نمی خواهند هر تغييری در شيوه توليد از زيردست اتحاديه بگذرد. به عنوان مثال اگر تصميم بگيرند که ساخت قطعاتی را به کارخانجات خارجی محول کنند، می خواهند اين کار سريعأ و بدون مزاحمت کارگران انجام شود. درحاليکه طبق قراردادهای پيشين، چنين تغييراتی در شيوه توليد می بايست از 6 ماه قبل به اطلاع اتحاديه رسيده و با توافق آنان انجام شوند. 

در توليد جديدترين محصول کارخانه "بوئينگ" (هواپيمای جت مدل ۷۸۷ که پيشرفته ترين هواپيمای دنيا محسوب می شود) شيوه های مختلفی برای کاهش مخارج و زير پا گذاشتن حق و حقوق کارگران مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال به جای اينکه تمام قطعات اين هواپيما (طبق معمول هميشگی) در خود اين کارخانه در امريکا ساخته شود، توليد هر بخش از آن در کشور مختلفی انجام می شود. بالها و بيشتر قطعات اصلی بدنه آن در ژاپن (توسط کارخانه های "ميتسوبيشی" و "کاوازاکی") و بخشهای از آن در کشورهای ايتاليا،فرانسه و سوئد و هند و ... ساخته می شوند. حتی بخشی از کارهای توليدی آن که در خود امريکا انجام می شود به کمپانی های غيراتحاديه ای سپرده شده که حقوق کارگرانشان بسيار کمتر از کارگران بوئينگ است.

روسای اتحاديه در جريان اعتصاب اخير از کارگران خواستند که دست از اعتصاب بکشند و با پذيرش حقوق و مزايای کمتر تلاش کنند که کار را از دست رقبای خارجی و غيراتحاديه ای خود دربياورند. اخيرأ يکی از روسای اتحاديه با صراحت تمام ضمن روشن ساختن وظایف خود به عنوان باصطلاح نماینده کارگران در مصاحبه ای گفت که:"صاحبان کارخانه تصور می کنند که ما می خواهيم جلوی سود هر چه بيشتر آنها را بگيريم و به آنها ديکته کنيم که چطور کارشان را انجام دهند. درحاليکه ما نمی خواهيم در طرح های آنها برای سودآوری هرچه بيشتر دخالت کنيم. ما فقط می خواهيم به آنها نشان دهيم که چطور بهتر و بيشتر به هدفشان برسند."

کارگران نيز به اين نقش روسای اتحاديه که بيشتر به منافع سرمايه داران فکر می کنند، واقفند و در اعتصاب اخير نيز روسای اتحاديه را خائن به کارگران خواندند. حتی تقاضای کارگران برای کاهش حق عضويت اتحاديه نيز پذيرفته نشده است. گفته می شود که بر اساس چنين رويدادهايی است که تمايل به سازماندهی مبارزات کارگری مستقل از اتحاديه در ميان کارگران بوئينگ ديده شده است. مبارزه با بورکراسی موجود در اتحاديه ها و پيشبرد سياست درست کارگری در رابطه با اتحاد بين المللی ميان کارگران جهان، از عواملی است که کارگران برای رسيدن به خواسته های خود مورد توجه قرار داده اند.

روسای سازمان بين المللی کارگران صنايع هوايی (IAM) در گردهمايی اخير خود در فلوريدا با ادعاهای عوامفريبانه ای در حمايت از "باراک اوباما" کانديد حزب دمکرات برای رياست جمهوری امريکا، ادعا کردند که انتخاب شدن او به رياست جمهوری به نفع کارگران خواهد بود و سطح زندگی و حقوق آنان را افزايش خواهد داد. نان قرض دادن روسای اتحاديه به سياستمداران به اين تبليغات محدود نشد. سناتورهای شرکت کننده در اين گردهمايی نيز از سران اتحاديه تشکر کردند که با کمک آنها در رقابت با توليدکنندگان اروپايی برنده شده اند. هفته گذشته نيروی هوايی امريکا اعلام کرد که قرارداد خود با دو کمپانی اروپايی رقيب "بوئينگ" را کنسل کرده و تصميم گيری در رابطه با آن را به دولت آينده محول خواهد کرد. مسئله به مناقصه گذاشتن توليد هواپيماهای نظامی امريکا يکی از بحثهای مهم ميان دو کانديد رياست جمهوری امريکا بوده است. به عنوان مثال "باراک اوباما" خود را مدافع نگه داشتن مشاغل در داخل امريکا خوانده و در تبليغات انتخاباتی خود گفته است که کارخانه هايی که در داخل کشور باقی بمانند شامل بخشودگی و تخفيفهای مالياتی خواهند شد.   

بدين ترتيب، سياستمداران مدافع نظام سرمايه داری اينطور برای کارگران تبليغ می کنند که گويا مسئله بر سر رقابت کارگران کشورهای مختلف با يکديگر در تلاش برای تصاحب مشاغل همديگر است. با اين تبليغات، توجه کارگران از دشمن اصلی شان يعنی سرمايه داران طمعکار و سيستم سرمايه داری در کل منحرف شده و متوجه کارگران کشورهای ديگر می شود که گويا دنبال قاپيدن مشاغل کارگران امريکا هستند. درنتيجه با اشاعه اين ديدگاه غلط، کارگران وادار می شوند که از حق و حقوق برحق خود بگذرند و به يک ذره نان بخور و نميری که جلويشان انداخته می شود قناعت کنند که مبادا مشاغلشان به کارگران کشور ديگری منتقل شوند.

گفته می شود که اعتصاب اخير لطمات زيادی به سرمايه داران "بوئينگ" زده است. تخمين زده شده که با کاهش توليد در حد روزانه ۱۰۰ ميليون دلار، سرمايه داران از ۷ ميليون دلار سود خالص روزانه محروم شده اند. از طرف ديگر به دليل سهم عظيم "بوئينگ" در صادرات امريکا (فروش ۹۰ درصد از توليدات بوئینگ در خارج از امريکا می باشد) اعتصاب اخير موجب برهم خوردن تعادل تجاری کشور نيز خواهد شد. سرمايه داران حاضرند از اين درآمدهای هنگفت روزانه صرفنظر کرده اما به خواسته های کارگران پاسخ مثبت ندهند. آنها حاضر نيستند حتی بخش اندکی از اين درآمدهای نجومی را با ۴۴۰۰۰ کارگری که شب و روز (و برخی از آنان هفت روز هفته) و در شيفتهای طولانی عمرشان در جهت پر کردن جیبهای آنان صرف گشته و پير و فرسوده می شوند تا به سرمايه داران سود برسانند، تقسيم کنند.  

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com