عبداله باوی

 

آیا جمهوری اسلامی از نظر سیاسی مستقل است؟

 

در پی جنبش هایی که در چند کشور خاورمیانه انجام شده و به "بهار عربی" معروف شدند که در آن ها بحران سیاسی به درجه ای رسید که مردم در ابعاد توده ای در مقابل رژیم ها قرار گرفتند، و نیز در پی حاد تر شدن وضعیت سیاسی در ایران، ناگهان مقوله استقلال سیاسی این رژیم ها (لیبی ـ سوریه) و همچنین ایران بار دیگر با برجستگی به میان کشیده شد و چنین جلوه داده می شود که این دولت ها به دلیل داشتن استقلال سیاسی است که چنین وضعیتی در مقابل توده ها و امپریالیست ها پیدا کرده اند و اگر دست نشانده بودند چنین وضعیت سیاسی پیش نمی آمد!.

ولی آیا واقعا جمهوری اسلامی از نظر سیاسی مستقل است؟

رژیم جمهوری اسلامی که نتیجه توافقات قدرت های بزرگ امپریالیستی در  کنفرانس گوادالوپ است از بدو روی کار آمدنش از جانب امپریالیسم، با توجه به اوج گیری وسیع جنبش توده ای و درهم ریختگی وضع اقتصادی و سیاسی، اهداف معینی را تعقیب میکرد، این رژیم وظیفه داشت انقلاب مردم را سرکوب کرده و وضع اقتصادی و سیاسی جامعه را در چهارچوب مصالح امپریالیسم سر و سامان دهد. از آن جا که امپریالیسم برای حفظ سیادت خود، مذهب اسلام را به مثابه آن شکل ایدئولوژیکی که قادر است سیستم او را از گزند کمونیست ها در امان بدارد در نظر گرفته بود ، بنابراین وظیفه حاکمان جدید این شد که به سلطه آن حقانیت الهی بخشند، پس میبایستی روبنای سیاسی، حقوقی و فرهنگی سلطه امپریالیستی آن طوری سازماندهی بشود تا بتواند سلطه اقتصادی آن را حفظ و تداوم بخشد، سرمایه گذاری به سهولت انجام گیرد و غارت خلق همچنان ادامه یابد و همه این ها بنام اسلام و قوانین اسلامی صورت گیرد. بدین ترتیب امپریالیسم حاکمیت متزلزل خود را با قرآن و احکام الهی مسلح و مجهز کرد تا به خدشه ناپذیری این سلطه خصلت ابدی بخشد و حکومتی را روی کار آورد که برای حفظ خود از جمله بر باورهای مذهبی توده ها انگشت میگذارد، باورهایی که سالیان درازی است بر ذهن توده ها سنگینی میکند. بی دلیل نبود که این رژیم خود را جمهوری اسلامی نامید.

 

حاکمان جدید، آغاز دوران حکومت خود را به شکل دادن فرهنگ جدید که شرایط ذهنی و روانی لازم را برای اقدامات بعدی فراهم سازد پرداختند و هم زمان در پی ایجاد ارگان های دولتی متناسب با شرایط جدید گذراندند، ارگان های سرکوب آن را ساختند، به سر و سامان دادن سازمان های اقتصادی دولتی پرداختند و توده های وسیع مردم را از صحنه مبارزه بیرون راندند و هر جا که توده ها مقاومت کردند بطور وحشیانه ای آن ها را سرکوب کردند.

 

ولی از آن جایی که رژیم جمهوری اسلامی که میدانست وجودش در گرو فراهم کردن شرایط غارت هرچه بیشتر توده هاست در این سیاست آن چنان پیش رفته است که بیش از نیمی از مردم را در چنگال فقر نگه داشته است. ولی جمهوری اسلامی تنها از نظر اقتصادی نیست که گرداننده سیاست های امپریالیستی است بلکه ارتباط تنگاتنگ آن ها با قدرت های امپریالیستی در این سالیان دراز نشان دهنده وضعیت رژیم در مقابل امپریالیسم است. جدا از چگونگی به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در کنفرانس گوادالوپ به دو نمونه آن نگاهی میکنیم

 

1ـ در سال 1983 سازمان سیا لیستی از کمونیست ها به دولت جمهوری اسلامی داد  که بعد ها کمیسیونی گزارش داد که این لیست برای اعدام کمونیست ها مورد استفاده قرار گرفته بود (1)

2ـ در سال 1984 و در شرایطی که دولت وقت آمریکا به ریاست جمهوری ریگان از طرف مجلس سنای آمریکا از ارتباط با ایران ممنوع شده بود ، هیئتی از طرف دولت آمریکا برای فروش اسلحه به ایران آمدند و دولت آمریکا به اسرائیل اختیار تام داد تا به ایران اسلحه بفروشد و از طریق فروش این سلاح ها به کنترا که یک سازمان نظامی ضدانقلابی در نیکاراگوئه بود کمک مالی کند. این جریان که به رسوائی ایران گیت معروف شد روابط پشت پرده جمهوری اسلامی با دولت آمریکا را در مقابل چشم همگان قرار داد و نشان داد که چگونه این رژیم با پرداخت های گزاف بابت سلاح های خریداری شده در جهت پیشبرد سیاست های آمریکا گام برداشته است. (2)

 

به جز این ها رژیم جمهوری اسلامی با تشکیل و مجهز کردن سازمان های مرتجع مذهبی در خاورمیانه مانند حزب الله لبنان و کمک به مرتجعین در فلسطین به امپریالیسم خدمات زیادی کرده است. همه جهان از کمک های رژیم ایران به امپریالیسم آمریکا در حمله به خلق تحت ستم افغانستان و بعد از آن به توده های ستم دیده عراقی آگاهی دارند. همه انقلابیون از خیانت های خمینی این جلاد تاریخ در حق توده های ستمدیده در ایران و بدنبال او خامنه ای‌ها و خاتمی‌ها و ... در پی خدمت به سیاست های امپریالیسم آگاهی کامل دارند، این رژیم در نوکری به امپریالیسم آن چنان کرده است که در تاریخ بیسابقه است، رژیمی که در این راستا حتی کودکان را نیز اعدام کرده است.

 

ولی اپورتونیست ها سعی میکنند تمام این حقایق را نادیده گرفته و چگونگی پروسه شکل گیری این رژیم را فراموش کنند، آن ها با مستقل خواندن جمهوری اسلامی از نظر سیاسی، خاک به چشم مردم ما می پاشند و در مبارزه مردم ما اخلال ایجاد کرده و لبه تند مبارزات آنها را کند می‌سازند. اپورتونیست ها با تحلیل‌های من درآوردی راجع به استقلال سیاسی رژیم، در واقع توجیهی برای سیاستهای اپورتونیستی خود درست می کنند.

 

آن هایی که این مسئله را پیش میکشند امپریالیسم را بیشتر یک نیروی نظامی می بینند تا یک سیستم و آخرین مرحله از رشد سرمایه داری که در پی گسترش خود، همیشه در پی بازارهای جدید است، که برای سود بیشتر باید همیشه در جریان باشد. سرمایه گذاری های جدید و سود های بیشتر تنها هدف امپریالیسم است. و به همین دلیل هم همه جهان را زیر سلطه خود در آورده است.

 

اپورتونیست ها جهت فریب مردم گاه مدعی می شوند که اگر جمهوری اسلامی وابسته است پس این دعواها بر سر چیست؟ و مگر امپریالیست ها نوکران خود را هم تحریم کرده و یا از قدرت پائین می کشند؟  آن ها نمی خواهند درک کنند که در همین ایران و در جلوی چشم آن ها امپریالیست ها شاه را که کسی در نوکری‌اش شک نداشت را از قدرت برداشته و جمهوری اسلامی را جایگزین آن نمودند.  و مهمتر از آن ، آن ها درک نمی کنند که اولا هیاهو هائی فی مابین جمهوری اسلامی با امپریالیست ها تاریخی به اندازه طول حیات ننگین این رژیم دارد و در ثانی مگر امپریالیست ها تاکنون در جائی مصالح و منافع خود را با سرنوشت نوکران شان گره زده اند که در ایران زده باشند. بنابراین هر زمان و به هر دلیلی جمهوری اسلامی ارضاء کننده سیاست های آن ها نباشد آن را تغییر می‌دهند و در چنین شرایطی روشن است که دیگر بحث بر سر هیاهو و جنگ زرگری نبوده و مساله تغییر سیاست امپریالیسم می‌باشد که جلوه‌هائی از آن را در عراق و افغانستان شاهد بودیم.

 

ولی اپورتونیست ها چشمان خود را براین واقعیات فرو میبندند و بر روی جنبه‌هایی از واقعیات مبارزه طبقاتی که مربوط به روشن شدن ماهیت رژیم باشد پرده تاریکی میکشند تا بدین طریق راست‌روی ‌های خود را از انظار دور نگه دارند، دشمن اصلی خلق و انقلاب را پنهان میسازند تا مجبور نشوند در مقابل آن موضع بگیرند و تنها آن جنبه‌هایی از واقعیت را افشاء میکنند که از نظر خودشان با توجیهات آن ها انطباق دارد.

 

حقیقت آنست که در شرایط کنونی، توده ها به مقیاس وسیعی از حاکمیت کنونی بریده و در مقابل آن قرار گرفته اند. توده ها خواهان اقدامات رادیکال و جدی بر علیه حاکمیت وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی هستند. آن ها با اقدامات انقلابی بر علیه جمهوری اسلامی دشمن اصلی را هر چه بیشتر خواهند شناخت و پی خواهند برد که امپریالیسم و جمهوری اسلامی در حفظ وضع نکبت بار کنونی  همسو بوده مبارزه با آن ها از هم جدایی ناپذیر است.

 

اکتبر 2012

 

1-Benin, Joel & Joe Stork (1997) On the Modernity, Historical Specifity, and international context of political islam

2- Walsh, Lawrence (1993-08-04) vol.1 Investigations and Prosecutions. Final report of the independent counsel for Iran/Contra matters.