به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 77    15 فروردین ماه 1388

 

تداوم مقاومت خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل جمهوری اسلامی

 

در آستانه بهار و فرارسیدن نوروز، وقوع دو رویداد مبارزاتی در جامعه تحت سلطه ما بار دیگر چهره زشت و ارتجاعی دیکتاتوری حاکم و شدت سرکوبگری بی حد و حصر جمهوری اسلامی را به عینه در مقابل انظار توده های تحت ستم به نمایش گذارد و در همان حال بر تداوم مقاومت و پایداری روحیه مبارزاتی توده های آگاه و دلير ما بر علیه دشمنان شان تاکید نمود.

 

نخستین رویداد، مربوط به انتشار نامه سرگشاده "خانواده های اعدام شدگان دهه 60" می باشد که در جریان آن تعدادی از خانواده های جان باختگان دهه 60 بار دیگر صدای اعتراض و حق خواهی خود را نسبت به حمام خونی که جمهوری اسلامی با قصابی ده ها هزار تن از بهترین فرزندان کارگران و زحمتکشان برای تحکیم نظام دیکتاتوری خویش بلند کردند و با شجاعت و یگانگی اعلام نمودند که به رغم خواب و خیال مرتجعین جنایتکار حاکم از پا ننشسته و نمی گذارند تا جلادان، پیام و صدای جگر گوشگان شان را همچون پیکر آنان در زیر خاک مدفون سازند.

 

در این نامه تکان دهنده با استناد به تلاش جدید رژیم جمهوری اسلامی در تخریب گلزار خاوران آمده است: "بار ديگر حمله به گورستان خاوران مرده ‌هاى ما را در گور لرزاند. اين اولين بار نيست و هيچ ضمانتى نيست که آخرين بار باشد." در ادامه این نامه ضمن اشاره به گوشه کوچکی از جنایات دیکتاتوری حاکم بر علیه انقلابیون و مبارزین و همچنین خانواده های آنان گفته شده: "ما خانواده‌ ها در طى اين سال‌ ها تحت سخت‌ترين شرايط بوده‌ايم. عزيزانمان را زندانى کردند و ما تحمل کرديم. آن‌ها را شکنجه دادند و ما تاب آورديم. اعدام آن‌ها را هم تحمل کرديم. نه از زمان محاکمه‌ى آن‌ها اطلاع داشتيم و نه کسانى که‌ آن‌ها را محاکمه کردند ديديم و نه جرم آن‌ها را فهميديم. بعد از اعدام شان نه وصيت‌نامه‌يى از آن‌ها دريافت کرديم و نه محل دفن‌شان را مي‌دانستيم. پس از مدت‌ها جستجو گفتند که عزيزان مان را در گورهاى فردى و يا دسته‌جمعى در خاوران دفن کرده‌اند. درطى اين مدت ما خانواده‌ها را نيز همانند عزيزان مان مورد اذيت و آزار قرار دادند. ما را از ادامه تحصيل محروم کردند. از کار اخراج مان کردند و راه هرگونه ترقى و پيشرفت را برما بستند. خانواده‌های مان پاشيده شد و در اين ميان کسانى سکته کردند و يا ديوانه شدند. عده‌ زيادى مجبور به مهاجرت از مملکت خود شدند و در غربت دچار افسردگی، فقر و بيمارى شدند...".

 

 و در انتهای نامه خانواده های اعدام شدگان دهه 60 ، نویسندگان نامه بر خواست های بر حق و عادلانه خود نظیر "پیگرد و محاکمه مسببين کشتارهاى دهه‌ى شصت، به ويژه اعدام‌هاى دسته‌جمعى سال 67، اعلام اسامى دفن شدگان در گورستان خاوران، دريافت کيفرخواست اين اعدام شدگان و افشا‌ى علت اعدام آنان، دريافت وصيت‌نامه‌ اعدام شدگان، به رسميت شناختن محل دفن آنان به عنوان گورستان خاوران، پيگرد و محاکمه‌ى کسانى که اقدام به تخريب خاوران و آزار خانواده‌ها می‌کنند، و بالاخره "بازگرداندن حقوق شهروندى خانواده‌ها و متوقف کردن هرگونه محدوديت و محروميت اجتماعی، سياسی، فرهنگى و اقتصادى در مورد آنان" و ... تاکید کرده اند.

 

* * * * * * * * * *

 

در رویدادی دیگر، در بعد از ظهر روز 30 اسفند تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی با تجمع در مقابل زندان اوین در صدد برآمدند تا مراسم سال تحویل را به نشانه اعتراض به ظلم و سرکوبگری رژیم جمهوری اسلامی بر علیه عزیزان شان و در پشتیبانی از آن ها در جلوی سیاهچال اوین برگزار کنند. در سال های اخیر تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل زندان و چیدن سفره هفت سین به همراه عکس مبارزین و مخالفینی که در چنگال اهریمنان حاکم به سر می برند توسط خانواده های شان، کم کم دارد به یک سنت نیکوی مبارزاتی و عملی در جهت افشای چهره کریه و ضد خلقی جمهوری اسلامی تبدیل می شود. 

 

سردمداران جنایتکار حکومت که تحمل کوچکترین مخالفت توده های مبارز و ستمدیده در مقابل اراده ضد خلقی و اعمال ظالمانه خود را ندارند، برای مقابله با حرکت اخیر ، با گسیل نیروهای سرکوبگر خويش و حمله به تجمع خانواده های زندانیان سیاسی و سرکوب و اذیت و آزار آنان کوشیدند تا برنامه آن خانواده ها را برهم زده و مانع از آبروریزی هر چه وسیعتر خود شده و به این وسیله جلوی افشای چهره سیاه حکومت خویش در افکار عمومی را بگیرند. هجوم نیروهای سرکوب گر به تجمع خانواده ها با مقاومت و ایستادگی آنان رویرو شد و سرانجام به رغم تمهیدات نیروهای سرکوب گر و دستگیری عده ای از تجمع کنندگان، خانواده های زندانیان سیاسی ایستادند و مراسم سال نو را به هر شکل برگزار کردند.

 

این رویداد ها بیانگر رسوایی دیگری برای رژیمی ست که می کوشد خود را "قدر قدرت" و "آسیب ناپذیر" جلوه دهد، و این در حالی است که نمی تواند حتی تجمع ساده عده ای از خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل قلعه های پوشیده از غل و زنجیرش را هم تحمل کند و این امر رعشه بر اندام او انداخته و مجبورش می کند تا شمشیر سرکوب از نیام بیرون بکشد.

 

واقعیت این است که سرکوب و شکنجه و زندان و اعدام به منظور حفظ و بقای نظام استثمارگرانه حاکم، همواره جزء لایتجزای حاکمیت رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در طول 30 سال گذشته بر علیه کارگران و زحمتکشان و خلق های تحت ستم ما بوده است. سردمداران جنایتکار جمهوری اسلامی با اعمال سیستماتیک زور و قهر عریان و با کشتار مردم ما کوشیده اند تا هرگونه جنبش انقلابی و کمتر از آن هرگونه مخالفت با خود و نظام ضد خلقی حاکم را خفه ساخته و با ایجاد رعب و وحشت در میان توده ها حتی فکر در افتادن و ستیز با نظم ارتجاعی سیاه حاکم را سرکوب سازند. درست به همین دلیل است که در طول 30 سال گذشته ما شاهد انجام مخوف ترین و وحشتناک ترین جنایات توسط استبداد حاکم بر علیه مردم بوده ایم که کشتار هزاران هزار تن از جوانان مبارز و انقلابی در دهه 60 و دستگیری و شکنجه و زندانی ساختن دسته دسته از مخالفین و مبارزین تنها نمونه هایی از آن هستند. اما جمهوری اسلامی به رغم تمامی این جنایات و به رغم تاثیرات موقتی سیاست های سرکوب گرانه اش هیچگاه نتوانسته به اهداف دلخواه خود یعنی خفه کردن صدای اعتراض و در هم شکستن مقاومت مردم و برقراری سکوت قبرستان در کشور ما شود. در تمام طول این سال های سیاه، مبارزات بی وقفه کارگران و توده های زحمتکش، جوانان، زنان، دانشجویان و خلق های تحت ستم بر علیه این رژیم در ابعاد و سطوح گوناگون جریان داشته و در جریان این مبارزات، مقاومت های دلیرانه و وقفه ناپذیر خانواده های جانباختگان دهه 60 و زندانیان سیاسی همچون گوهری می درخشد. نامه دردناک اما محکم خانواده های داغدیده جانباختگان دهه 60 و اعلام جرم علنی آنها بر علیه سردمداران مزدور جمهوری اسلامی و حرکت دلیرانه خانواده های اسرای در چنگ رژیم در مقابل سیاهچال اوین ، در آغاز سال جدید جلوه هایی از این واقعیت را به نمایش می گذارند.

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com