به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 76    15 اسفند ماه 1387

 

"انتخابات" شورای اسلامی کار در کارخانه نیشکر هفت تپه:

 شکست مفتضحانه رژیم از کارگران

 

شکست توطئه مذبوحانه کارگزاران رژیم ضد کارگری جمهوری اسلامی برای فریب کارگران مبارز هفت تپه و قالب کردن "شورای اسلامی کار" به عنوان تشکل کارگری مستقل آنان جلوه دیگری از آگاهی مبارزاتی کارگران دلیر هفت تپه را به نمایش گذارد. رژیم ضدکارگری جمهوری اسلامی که در سال های اخیر با موجی از  مبارزه و مقاومت مداوم از سوی کارگران نیشکر هفت تپه برای تحقق خواست های عادلانه صنفی و ایجاد یک تشکل کارگری مستقل از ارگان های سرکوب دیکتاتوری حاکم روبرو بوده است در اوایل اسفند ماه کوشید تا با تهدید و ارعاب و جمع کردن کارگران و تشکیل شورای اسلامی بجای یک نهاد صنفی مستقل ، سد جدیدی در مقابل مبارزات کارگران بوجود آورده و آن را مهار و سرکوب کند. در همین ارتباط مدیریت کارخانه با کمک وزارت اطلاعات شهرستان شوش و  توسل به تهدید و ارعاب برخی از فعالین کارگری این کارخانه، در تاریخ 5 اسفند ماه کارگران را جمع کرده و با تبلیغات فراوان خواهان تشکیل و در واقع تحمیل شورای اسلامی کار در این کارخانه و به رسمیت شناختن آن از سوی کارگران به مثابه تنها تشکل صنفی آنان شد. اما مضحکه انتخاباتی جمهوری اسلامی در این کارخانه بر بستر آگاهی و اتحاد کارگران با سردی و بی اعتنایی آنان روبرو گشت و نتیجه آن به یک رسوایی برای کارگزاران رژیم و مقامات کارخانه بدل شد. چرا که برغم ارعاب فعالین کارگری و همزمان با آن تبلیغ و تشویق کارگران کارخانه به شرکت در انتخابات فرمایشی در ابتدا تنها 5 تن از کارگران خود را برای ایفای نقش در این نمایش مسخره کاندید کردند و کمی بعد نیز همین کاندیداها با مشاهده اعتراض یکپارچه کارگران به نمایش رژیم، از کاندیداتوری خود استعفا دادند. اما ایادی حکومت که در ورای این اقدام اوج تنفر کارگران از دیکتاتوری حاکم و در نتیجه رسوایی و خفت خود را می دیدند، با قلدری و تهدید کاندیداها را مجبور کردند که استعفای خویش را پس گرفته و  به ایفای نقش خود در این خیمه شب بازی ادامه دهند. اما در ادامه، کاندیداهای زوری، در این به اصطلاح انتخابات از توده کارگران خواستند که به آن ها رای ندهند. در این روند، مضحکه انتخاباتی شورای اسلامی کار در کارخانه هفت تپه که 4 هزار کارگر دارد تنها با حضور  حدود 30 تن از کارکنان و کارگران این کارخانه برگزار شد و در نتیجه این مضحکه در میان تحریم قاطعانه و یکپارچه کارگران آگاه، به طرز تحقیر آمیزی شکست خورد.  به دنبال این واقعه، مزدوران سرکوبگر جمهوری اسلامی بر فشارهای خود بر کارگران و فعالین کارگری این کارخانه افزوده و چند فعال کارگری این کارخانه  را دستگیر کردند.

 

رسوایی ایادی حکومت در مضحکه انتخاباتی شورای اسلامی کار در نیشکر هفت تپه نمونه برجسته ای ست که نه تنها ماهیت ضد کارگری و ورشکستگی رژیم جمهوری اسلامی در فریب کارگران مبارز هفت تپه را به نمایش می گذارد بلکه در همان حال از رشد سطح آگاهی کارگران مبارز و مطرح بودن خواست ایجاد تشکلهای صنفی مستقل در میان صفوف طبقه کارگر ایران خبر می دهد.

 

رژیم جمهوری اسلامی از همان ابتدای به حکومت رسیدن خویش به حمله و قلع و قمع تشکلات کارگری و بویژه شوراهای کارگری انقلابی ای پرداخت که در دوره کوتاهی در مقطع قیام و با ترک برداشتن دیکتاتوری رژیم شاه در بسیاری از کارخانجات بوجود آمده و حمایت توده های کارگر را جلب کرده بودند. با در هم شکسته شدن وحشیانه این شوراها و قلع و قمع کارگران مبارز فعال در آنها توسط ارگان های سرکوب جمهوری اسلامی، حکومت بتدریج در مقابل اعتراضات و مبارزات حق خواهانه کارگران برای ایجاد تشکل های صنفی خود به علم کردن شوراهای اسلامی کار پرداخت که جز نهادهای ضد کارگری برای حفاظت از منافع سرمایه داران و دولت در محیط های کار  نبودند. وظیفه اصلی این به اصطلاح شوراها نه کوشش در جهت تحقق خواستهای عادلانه کارگران بلکه سرکوب مبارزات کارگری و شناسایی و نابودی عناصر آگاه و مبارز کارگری در کارخانه ها بود. در نتیجه شوراهای اسلامی کار به عنوان یکی از موانع اصلی همبستگی کارگران و  رشد مبارزات آنها در آمده و هیچگاه مورد اعتماد توده کارگران تحت ستم قرار نگرفتند. در سال های اخیر نیز که جمهوری اسلامی با موج بسیار وسیع و لاینقطعی از مبارزات کارگری روبرو بوده، نقش ضد انقلابی شوراهای اسلامی کار  هر چه بیشتر در میان کارگران رو شده و این ارگان ها به شکلی هر چه فزاینده تر مورد تنفر و تحریم کارگران قرار گرفتند. آنچه در به اصطلاح انتخابات این شورا در کارخانه نیشکر هفت تپه اتفاق افتاد تنها جلوه کوچکی از این حقیقت را به نمایش گذارد.

 

واقعیت این است که طبقه کارگر ایران در زیر سلطه یک استبداد خشن و مطلق العنان زندگی می کند و این استبداد صرف نظر از فرم و شکل تجلی خود که در حال حاضر در یکی از خشن ترین و ارتجاعی ترین شکل یعنی در قالب یک حکومت مذهبی جلوه گر است، جزء ذاتی و لاینفک حاکمیت نظام استثمارگرانه سرمایه داری وابسته در کشور ما بوده و می باشد. هدف از اعمال این دیکتاتوری عریان، حفظ نظام استثمارگرانه موجود از طریق اعمال سرکوب سیستماتیک و خشن و ایجاد سدی دائمی در مقابل رشد مبارزات طبیعی و تشکل یابی توده های تحت ستم و در راس آنها طبقه کارگر است. در نتیجه مبارزات طبقه کارگر و سایر توده های تحت ستم ، حتی در شکل نطفه ای خود و از همان گام های ابتدایی همواره با چنین سد محکمی روبروست. در جریان همین مبارزات، کارگران بیشتر و بهتر پی می برند که طبقه حاکم و رژیم ضد کارگری مدافع آن، تحمل وجود و بقای هیچگونه تشکل حتی صنفی مستقل کارگری را نداشته و با اعمال زور و کنترل سیستماتیک هرگونه مبارزه کارگری در این جهت را سرکوب می کند. با در نظر گرفتن همین واقعیت و با رجوع به تجارب عینی طبقه کارگر و بررسی واقعیات تاریخی و مشخص جاری در جامعه تحت سلطه ما بیش از پیش این حقیقت قابل تأکید است که دیکتاتوری مانع اصلی تشکل یابی کارگران است. بنابراین تا این رژیم دیکتاتور که موجودیتش از نظام اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ایران جدا نیست از بین نرود، تشکل های صنفی مستقل کارگری اگر هم در شرایط خاصی بوجود آیند، امکان بقا و رشد نخواهند داشت.  برمبنای چنین واقعیتی ست که باید ضمن دفاع از مبارزات روزمره طبقه کارگر ایران و حق طبیعی کارگران در برخورداری از تشکلهای صنفی مستقل در محیط های کار، کوشید تا همه جویبارهای مبارزات و اعتراضات پراکنده کارگری را به کانال مبارزه با دیکتاتوری و نظام سرمایه داری وابسته حاکم کانالیزه کرد.

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com