به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 68   15 تیر ماه 1387

 

وضعیت کارگران "غیر قانونی" در فرانسه و آتش سوزی در زندان!

 

در 22 ماه ژوئن 2008 يکی از بزرگترين زندانهای اداره مهاجرت فرانسه دچار آتش سوزی شد و 18 نفر از  مهاجرین محبوس در این زندان به دليل سوختگی شديد در بيمارستان بستری شدند. گزارش زیر بیانگر شرایطی است که در این زندان حاکم می باشد.

 

مدتی پيش از حادثه فجیع آتش سوزی در این زندان، پناهنده 41 ساله ای به نام "تونيسيان سآولی" در اثر کيفيت بد غذا و بهداشت و شرايط زيستی نامناسب دچار حمله قلبی شد و به دليل عدم وجود دارو و دکتر در زندان فوت کرد. اعتراضات پناهندگان زندانی که از مرگ "تونيسيان" و بی تفاوتی مسئولين زندان خشمگين شده بودند با عکس العمل خشونت آميز و  وحشيانه پليس روبرو شده و به شورش زندانيان منتهی گشت.    

 

در اين زندان 273 نفر پناهنده به سر می برند که پس از ماه ها اسارت در بدترین شرایط توسط مقامات مهاجرتی فرانسه، به کشورهای محل تولدشان بازگردانده می شوند و جای این ديپورت شده ها را پناهندگان ديگری می گیرند که توسط پليس مرزی و اداره مهاجرت از داخل خانه ها و مدارس و کافه های محلات فقيرنشين ربوده ميشوند. در سال گذشته بيش از 35 هزار نفر پناهنده از اين زندان مخوف عبور کردند که 242 نفر آنها کودک بودند.

 

معمولأ پناهندگان غيرقانونی که در محلات فقير نشين پاريس توسط پليس شکار می شوند به زندانی به نام "وينسن" منتقل می شوند که محل آموزش دانشجويان پليس برای ايفای نقش ابزار سرکوب و شکنجه طبقه کارگر در جامعه سرمايه داری می باشند. پناهندگان زندانی شده به عنوان کيسه بکس و موشهای آزمايشگاهی برای تمرين خشونت و شقاوت در اختيار دانشجويان پليس قرار می گيرند. پناهجویان پس از تحمل همه مصائب باور نکردنی زندان دانشکده پليس، بعدا به زندانهای بزرگتر منتقل می شوند. در این زندانها آنها در انتظار انجام کارهای اداری مربوط به ديپورت خود در شرایط بسیار بد و غیر انسانی در اسارت به سر می برند. در ماه های اخير تعداد پناهنده های ديپورت شده نسبت به سال گذشته 80 درصد افزايش يافته و قرار است که در سال 2008 حداقل 26000 نفر ديپورت شوند.

 

اين زندان به خاطر تعداد زياد زندانی و بزرگی ساختمانهای آن به عنوان سمبل "اسارتگاههای گروهی" مشهور شده و گفته می شود که شرايط غيرانسانی آن را نمی توان حتی در باغ وحش ها مشاهده کرد. کسانی که شرايط اين زندان را تجربه کرده اند می گويند که رفتار سرمايه داران حاکم بر جهان با حيوانات خانگی اشان بهتر از انسانهايی است که در این بازداشتگاه ها حبس شده اند.

 

 

استفاده از مواد غذايی فاسد و گنديده و گوشت کرم زده در غذای زندانيان امری عادی در این زندان می باشد. در سلولها بيش از ظرفيتشان زندانی قرار داده اند بطوريکه زندانيان حتی نمی توانند پايشان را دراز کنند، جايی هم  برای هواخوری و ورزش برای آنها وجود ندارد. همه زندانيان بدون استثناء از بيماری های مزمن پوستی رنج می برند. در چنین شرایطی، کوچکترين حرکت اعتراضی زندانیان با کتک و شکنجه پاسخ داده می شود. تنها امکاناتی که در اين زندان بيش از هر زندان ديگری به کار رفته، سيم خاردار و دوربين است. به دليل چنين شرايطی است که تعداد بيماری های عصبی و آمار جنون و خودکشی و خودزنی و درگيری و دعوا در اين زندان بسیار زياد است. هر ساله چندين اعتصاب غذا در اعتراض به شرايط غيرانسانی زندان صورت گرفته که در همه موارد به يورش وحشيانه پليس و مجروح شدن تعداد زيادی از زندانيان ختم شده است.

        

شرایط اسارتبار و غیر انسانی جاری در بازداشتگاه های نهاد های مهاجرت کشورهای باصطلاح  پیشرفته اروپایی و امریکایی که خود را سمبل "حقوق بشر" و "تمدن" می دانند، تنها انعکاس کوچکی از سیاستهای پناهنده ستیز و ضد خلقی امپریالیستها را به نمایش می گذارد. در حقیقت سياستهای اسارت بار اقتصادی و سرکوب وحشیانه امپریالیستی ای  که این دولتها  در کشورهای تحت سلطه و عقب نگاه داشته شده به پیش برده اند، موجب افزايش روزافزون تعداد مهاجرين و پناهندگان شده است.

 

زندانهای ادارات مهاجرت کشورهای اروپايی و امريکايی پر از انسانهايی است که تنها گناهشان این بوده که یا بخاطر هراس از جان خود از دست حکومتهای دیکتاتوری و وابسته گریخته اند و یا در جستجوی زندگی بهتر و جهت سيرکردن شکم خود و خانواده اشان، به طور غيرقانونی  از مرزهای سياسی طبقه حاکم عبور کرده اند. با گسترش هر چه بيشتر بحرانهای اقتصادی سرمايه داری، قوانين مهاجرت کشورهای پيشرفته هرچه بيشتر غيردمکراتيک و ضدپناهنده شده و دست پليس برای اعمال خشونتهای غيرانسانی عليه پناهندگانی که به مهاجرت غيرقانونی (در اثر فقر و عدم امکانات مادی و تحصيلی برای کسب اجازه مهاجرت قانونی) دست زده اند، بیش از گذشته باز گذاشته شده است. 

 

در حال حاضر در فرانسه بيش از چهارصدهزار نفر کارگر موقت (که مهاجرين "غيرقانونی" محسوب می شوند) به سر می برند که سالها در اين کشور کار کرده و ماليات پرداخت کرده اند اما هنوز اجازه اقامت دائم در فرانسه را نگرفته اند و در ترس دائم از دستگيری و زندان و ديپورت به سرمی برند. 800 نفر از اين کارگران غيرقانونی از ابتدای ماه مه تاکنون در اعتصاب به سر برده و خواهان دريافت اجازه کار و اقامت دائم می باشند.

 

دولت سرکوزی در تلاش برای سرپوش گذاردن بر رسوایی آتش سوزی اخیر، بعضی از گروه های دمکراتيکی که در این کشور از حقوق پناهندگان دفاع می کنند را مقصر اصلی وقوع شورش و آتش سوزی در زندان دانست. سخنگوی دولت در مصاحبه ای، اجتماع اعتراضی 30 نفر از اعضای گروه RESF در خارج از زندان و در زمان وقوع شورش را از عوامل اين رويداد جلوه داده و گفت که "گروه های سازمان يافته ای مثل RESF که از خارج زندان به تحريک زندانيان دست می زنند و آنان را تشويق به شورش می کنند در بروز آتش سوزی و به خطر افتادن جان زندانيان نقش دارند و .... بايد محدوديتهايی برای فعاليت چنين گروه هايی ايجاد کرد و اجازه نداد که در هر جايی که دلشان می خواهد فعاليت کنند... " (1)

دولت عوامفريب فرانسه تلاش دارد که با استفاده از حادثه آتش سوزی در زندان از يکطرف حق اعتصاب و اعتراض را از شهروندان فرانسه گرفته و حقوق دمکراتيک آنان را محدود کند و عملأ حمايت از قربانيان سياستهای غيرانسانی دولت را غيرقانونی کند و از طرف ديگر بر رفتار غيرانسانی و جنايتکارانه پليس و دولت فرانسه عليه پناهندگان که همگام با سياستهای استثماری اتحاديه اروپا انجام می شود، سرپوش بگذارد.

 

زيرنويس:

(1): گروه RESF گروهی است که از حقوق دمکراتيک مهاجرين و بخصوص از حق تحصيل کودکان و جوانان مهاجر و پناهندگان غيرقانونی دفاع می کند.       

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com