به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره  63 –  15 بهمن ماه 1386

 

 

جمهوری اسلامی و تلاش برای برقراری خفقان سیاه دهه 60!

 

در ماه های اخیر به موازات شدت گیری حرکات اعتراضی توده ها بر علیه حکومت، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در شرایطی که کمر کارگران و خلقهای تحت ستم ما را در زیر بار فقر و گرانی و بیکاری و گرسنگی و سرکوب خم کرده، در همان حال موجی از اقدامات جنایتکارانه و وحشیانه نظیر اعدامهای علنی، بریدن دست و پا در ملاء عام، آدم ربایی وکشتن مخالفین در بند و ... را سازمان داده است. 

 

در حالیکه هنوز مدت کوتاهی از رسوایی قتل زهرا بنی یعقوب دانشجوی دستگیر شده - که گزارشاتی از تجاوز به او در سیاه چال همدان به وسيله مزدوران رژيم و سپس قتل وی خبر می دهند - نمی گذرد که مزدوران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی جنایت دیگری را این بار در شهر سنندج مرتکب شدند. در تاریخ 16 دی ماه عوامل رژیم ابراهیم لطف الهی دانشجوی سنندجی را دستگیر کرده و به بازداشتگاه سنندج منتقل کردند و 8 روز بعد خانواده وی را از مرگ او به دلیل واهی "خودکشی" مطلع نمودند. دژخیمان رژیم حتی از دادن جسد این دانشجوی جوان به خانواده او خودداری کرده و خود راسا به دفن جسد و سیمان کردن قبر او پرداختند با این هدف که از اقدام احتمالی خانواده این قربانی برای نبش قبر و کشف این حقیقت که ابراهیم توسط مزدوران رژیم بشدت قبل از قتل شکنجه شده، جلوگیری نمایند.

 

در تاریخ 14 دی ماه نیز مزدوران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در کرمانشاه ضمن یورش به منزل یکی از فعالین سیاسی، جوانی به نام فرزاد قبادی را به ظن همکاری با نیروهای مسلح مخالف رژیم دستگیر و درست یک روز بعد پس از شکنجه های فراوان او را با شلیک چند گلوله به سرش به طرز فجیعی به قتل رساندند. به گفته بستگان فرزاد، مزدوران رژیم برای زهر چشم گرفتن از خانواده قربانی جسد اورا به خواهر و برادر و برخی از خویشاوندان وی که دستگیر شده بودند نیز نشان دادند.

در این حال در جریان یک اقدام به غایت ضد انسانی و وحشیانه دیگر در شهر خوی مزدوران رژیم یک زندانی مجروح به نام حسن حکمت دمیر را به جرم عضویت در گروه های مسلح کرد به شکلی وحشیانه و در حالی که بر روی برانکارد قرار داشت در ملا عام به دار کشیدند.

 

جلادان رژیم در استان سیستان و بلوچستان نیز در تاریخ 16 دی ماه در یک جنایت رذیلانه دست راست و پای چپ 5 تن را به جرم شرکت در درگیری های مسلحانه و سرقت مسلحانه قطع کردند و در همه جا جار زدند که امیدوارند این جنایت مایه "عبرت" سایرین گردد.

 

این قتلها و جنایات هولناک در شرایطی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی در ماه های اخیر ده ها تن را در ملا عام در شهرستانهای مختلف زیر نام اراذل و اوباش و یا با اتهامات دیگر در جلوی چشم مردم به دار کشیده و با بیرحمی تمام به نمایش جنایات خود پرداخته است. در ادامه همین سیاست است که ما شاهدیم که بلندگوهای تبلیغاتی حکومت با گستاخی و بی شرمی در تاریخ 19 دی ماه اعلام کردند که دستگاه قضایی دو نفر را در شهرستان ارسنجان استان فارس به جرم تجاوز به عنف و سرقت اموال یک جوان به اعدام به شکل "پرتاب از بلندی" محکوم کرده است.

 

البته تا آنجا که به خوی درندگی و وحشی گری رژیم جمهوری اسلامی و جنایات فجیع این حکومت بر علیه مردم ما باز می گردد کارنامه سیاه این حکومت نشان داده که سران جمهوری اسلامی برای حفظ نظام دیکتاتوری حاکم از خشم توده ها از ارتکاب به هیچ جنایتی رویگردان نبوده و نیستند.  (قتل عام هزاران تن از زندانیان سیاسی در سیاه چالهای جمهوری اسلامی در سال 67 نمونه روشنی از اين ادعاست) اما نکته ای  که در موج اخیر جنایات حکومت به چشم می خورد وحشت عجیب مقامات حکومت از جو بحرانی و ملتهبی ست که بویژه در ماه های اخیر بر علیه رژیم در سراسر کشور به چشم می خورد و خود را در وقوع پی درپی اعتصابات و اعتراضات کارگری ، شورشهای جوانان و اعتراضات زنان و افزایش حرکتهای مسلحانه بر علیه رژیم در برخی مناطق کشور نشان می دهد. در چنین شرایطی ست که دیکتاتوری حاکم در وحشت از اوج گیری جنبشهای اعتراضی توده ها آنهم در کشاکش مسایل مربوط به بحران ناشی از پرونده هسته ای خود، بار دیگر به سیاست بستن شمشیر از رو دست یازیده و می کوشد با دست زدن به شنیع ترین جنایات و نمایش آنها در انظار عمومی فضای اختناق وحشتناک سالهای دهه 60 را برجامعه ما حاکم گردانده و به خیال خود توده های عاصی و معترض و بویژه جوانان مبارز را از فکر مبارزه با دستگاه ستم و سرکوب حاکم بازدارد. تلاشهای مذبوحانه رژيم در اين راستا بار ديگر ثابت می کند که استثمارگران از تاریخ درس نمی گیرند. چرا که هیچ یک از  تلاشهای ضد انقلابی جمهوری اسلامی و جنایات توصیف ناپذیر این حکومت در دهه 60 برغم تمامی تاثیرات منفی آن در ذهن  مردم قادر به نابودی قطعی جنبش توده های تحت ستم نشد و تنها ماهیت ضد خلقی و درجه شقاوت سردمداران جمهوری اسلامی در امر خدمت به منافع  استثمارگران را هر چه روشنتر به منصه ظهور رسانید. عليرغم آن همه جنايت مقاومت توده های مبارز همچنان ادامه یافت و خیلی زود جنبش اعتراضی آنان بار دیگر خواب خوش را از دیدگان سران مزدور رژیم ربود. در پرتو چنین تجربه عینی ای ست که باید گفت جنایاتی که امروز از سوی دژخیمان جمهوری اسلامی به هدف "عبرت" توده های خشمگین و به جان آمده انجام می شوند نیز تنها موجب انبوه تر شدن هر چه بیشتر خشم انقلابی در میان مردمی می گردد که هر جا که جنبش اعتراضی شان سر باز کند، با قاطعیت هر چه بیشتری به مبارزه با رژیم حاکم و در هم کوبیدن پایه های سرکوب و استثمار خواهند پرداخت. 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com