به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايی خلق ايران

شماره  62 - دی ماه 1386

 

 

سخنی با دانشجویان کمونیست!

(به بهانه انتشار مقاله "کمونیستها در دانشگاه چه می کنند!")

 

اوج گیری حرکات اعتراضی دانشجویان و رشد چشمگیر گرایشات چپ و مارکسیستی در میان دانشجویان مبارز، هراس و وحشت گردانندگان رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی و تمامی مرتجعین و مزدوران این رژیم را بیش از پیش برانگیخته است. به گونه ای که علاوه بر سرکوب وحشیانه و روزمره اعتراضات برحق دانشجویی و دستگیری و زندانی ساختن فعالین دانشجویی (واقعیتی که بطور برجسته خود را در سرکوب وحشیانه تجمعات دانشجویی در 16 آذر امسال و متعاقبا با دستگیری و زندانی کردن طیفی از فعالین چپ دانشجویی نشان داد)  روزی نیست که دستگاه های تبلیغاتی – پلیسی نظام به حملات کینه توزانه تازه ای بر علیه دانشجویان چپ و ایجاد رعب و وحشت در میان دانشجویان مبارز دست نزنند. در عین حال یکی از تم های مشترک این کارزار ارتجاعی،  تبلیغات مسموم ضد کمونیستی و حملات کینه توزانه شدید به کمونیستهاست. امری که در درجه اول انعکاس رشد یک واقعیت مادی یعنی رشد تفکرات انقلابی و مارکسیستی در دانشگاه ها و در میان دانشجویان واقعا مبارز و رادیکال است. این "خطر" طبیعتا هراس وحشتناک مرتجعین حاکم را برانگیخته درست به دلیل همین ترس و وحشت است که ما شاهدیم که در سالهای اخیر چگونه دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی و نهاد های تبلیغاتی وابسته به آن کوشیده اند تا برای مهار زدن بر روند رشد اندیشه ها و گرایشات مبارزاتی چپ و مارکسیستی در میان دانشجویان و جلوگیری از پدید آمدن تشکلات مبارزاتی در میان دانشجویان به تمهیدات سرکوبگرانه و فریبکارانه متفاوتی دست زده و از تمام راه های موجود منجمله فضا دادن های جهت دار و موقتی به عناصری از طبقه حاکم که ظاهرا لباس مخالف به تن کرده اند،  چهره سازی و برجسته ساختن عناصر دلخواه نظام در نقش "رهبر" و "چهره" های سازمانده و ...  به تلاش برای نفوذ و کنترل این روند و در نتیجه سرکوب جنبش مبارزاتی دانشجویان بپردازند.

 

در چارچوب چنین کارزاری ست که اخیرا  مزدوری با نام "محمد علی منفرد" با نوشتن مقاله ای به نام "کمونیست ها در دانشگاه چه می کنند؟" در یکی از سایتهای وابسته به حکومت، برخی جناح های حکومتی و وزارت اطلاعات جنايتکار رژیم را به باد "انتقاد" گرفته که در مقابل نفوذ کمونیستها به دانشگاه ها چه "پاسخی" دارند که بدهند و خواهان سرکوب وحشیانه تر و وسیعتر جنبش دانشجویی گشته است . در این نوشته که ظاهرا در چارچوب تضادهای فی مابین دارودسته های درون رژیم و در حمایت از دولت ضد خلقی احمدی نژاد نوشته شده آمده است که:

 

"كمونيستها چگونه به دانشگاههای دولتی در ايران اسلامی راه يافته اند؟ کانونهای انحراف و فساد سياسی چگونه در دانشگاهها شکل گرفته اند؟ ستون پنجم دشمن و عناصر خود فروخته چگونه در دانشگاهها لانه کرده اند؟ دستاوردهای انقلاب فرهنگی كه به فرمان خمينی کبير (ره) آغاز شد و به خاطر آن دانشگاه های كشور چند سال تعطيل بود و قرار بود دانشگاه ها از عناصر منحرف و ضد انقلاب پاكسازی شود توسط چه کسانی بر باد رفته است؟ اينها تنها بخشی از سئوالاتی است که علاقه مندان و ارادتمندان به انقلاب و نظام اسلامی به محض شنيدن خبر آشوب آشوبگرانی که محيط دانشگاه را لانه امن خود قرار داده اند از ذهن می گذرانند و پاسخهای آن را مرور می کنند."   در ادامه این مقاله نویسنده با اشاره به دانشجویان مبارز  و خطاب آنها به عنوان کسانی که مشغول "آماده سازی خانه های تیمی" در دانشگاه ها بوده اند به وزارت اطلاعات انتقاد می کند که چه پاسخی در مقابل مساله دارد که "رسما" اعلام می شود" تعدادی از دانشجویان کمونیست و چپ و تجزیه طلب آشوب به پا کرده اند" و ...

 

 بدون شک نوشته هایی از این دست از طرف مزدوران مرتجع جمهوری اسلامی قبل از هر چیز  بیانگر کمونیسم ستیزی ذاتی آنها و منافع شان در سرکوب هر گونه اعتراض و جنبش توده ای و در این مورد جنبش جوانان مبارزی ست که برغم تمامی وحشی گریها و تمهیدات حکومت در قلع و قمع جنبش دانشجویی و انحراف آن  (در جریان باصطلاح انقلاب فرهنگی و یا "دولت اصلاحات") همچنان آرمانهای مبارزاتی خود را تعقیب کرده و با شور و شوق مبارزاتی هر چه بیشتری در سالهای اخیر به میدان آمده اند.  اما عربده کشی هایی از نوع آنچه که این روزها به وفور در این گونه نوشته ها و در تبلیغات حکومت بدان برمی خوریم عمق وحشت سردمداران رژیم را از عروج دوباره جنبش دانشجویی و بویژه نفوذ و حضور"کمونیستها" در مبارزات دانشجوئی را نیز به نمایش می گذارد. بیهوده نیست که نویسنده از حکومت می خواهد که در صورت نیاز و اگر حتی وزارت اطلاعات ددمنش جمهوری اسلامی نیز با همه امکانات ضد خلقی اش قادر به سرکوب قطعی دانشجویان مبارز نیست به مزدوران بسیجی حکومت رسما اجازه دهد تا به کمک هم کیشان خود در دستگاه سرکوب بیایند و به قول او:  "اگر دستگاه های امنيتی نمی توانند به وظايف خود عمل كنند بايد به شيرمردان بسيجی و فرزندان راستين اين مرز و بوم اجازه دهند تا همانند تيرماه 1378 اين شغالان درمانده را كه جز زوزه كشيدن هنر ديگری ديگری ندارند به لانه هايشان بازگردانند."

 

آن چه که در ورای تهدیدات و عربده کشی های نویسنده این نوشته به چشم می خورد ترس و وحشت از رشد گرايشات مارکسيستی از سوی مزدورانی است که به خاطر حفظ نظام ظالمانه حاکم که هستی بخش زندگی انگلی آنهاست تحمل کوچکترین خواستهای عادلانه و جنبشهای اعتراضی را نکرده و معتقدند که هرگونه حرکت انقلابی را بايد به قوه زور و زندان و سرکوب و شکنجه و بالاخره ترور و چوبه های دار به خاک و خون کشید. درک این واقعیت بنیادی در جامعه تحت سلطه ما برای جوانان مبارز و بویژه دانشجویان فعال و پویای اندیشه ها و آرمانهای کمونیستی، دانشجویانی که در سالهای اخیر در عرصه دانشگاه ها مشغول فعالیت مبارزاتی می باشند موید تجارب مبارزاتی متعددی ست؛ از جمله آن که در چارچوب حاکمیت چنین دیکتاتوری تا بن دندان مسلحی انتظار گشایش کوچکترین فضای واقعا دمکراتیک از سوی طبقه حاکم وجود ندارد و تنها و تنها در بستر مبارزه و رشد و گسترش آن می باشد  که فضا های بيشتری جهت فعاليت در مقابل مبارزين قرار می گيرد و امکان ایجاد تشکلی انقلابی از انقلابیون حرفه ای (که در شرايط ديکتاتوری حاکم اساسا بايد مخفی باشد) و حرکت وسيع تر و متمرکز تر جهت حصول به دمکراسی و آزادی واقعی پدیدار می گردد.  هر گاه این اصل کلی ولی گرانبهای مبارزاتی که تجارب تاریخی متعدد موید آن بوده اند را مد نظر قرار دهیم، آنگاه روشن می شود که در شرایط مشخص کنونی و تحت دیکتاتوری بلامنازع رژیم جمهوری اسلامی به هیچ وجه نمی توان به مروجان ایده های باطلی اطمینان نمود که در لباس فلان "چهره" و یا "رهبر" دانشجویی ظاهر شده و دانشجویان مبارز را تشویق به فعالیت علنی کرده و چنين جلوه می دهند که گویا در شرایط فعلی، اوضاعی نظیر سالهای اول پس از قیام 57 در ایران بوجود آمده و تمامی گرایشات چپ و کمونیستی با نمود مشخص خود در غالب این یا آن تشکل دانشجویی موهوم پدیدار شده و درست در زیر چشم رژیم به تبلیغ "کمونیسم" و "انقلاب" و... مشغولند. کسانی که ظاهرا خود را مخالف قاطع رژیم ونظام حاکم جلوه می دهند اما در همان حال از  دانشجویان فعال و مبارز می خواهند تا به جای سازمان دادن تشکیلات مخفی به مثابه (اصل مقدماتی لازم برای هرگونه کار مبارزاتی جدی در ایران) فعاليت علنی پيشه کرده و در "انتخابات" دست ساز دیکتاتوری حاکم شرکت کنندو يا در این وبلاگ و آن وبلاگ همین ایده های به اصطلاح "چپ" و "مارکسیستی" را به همراه نام و عکس و مشخصات خودعلنا درج کرده و به "مبارزه ایدئولوژیک" حول درست بودن و یا نبودن "تئوری مبارزه مسلحانه هم استراتژی و هم تاکتیک" و نظرات کمونیستهای بزرگی نظیر رفیق مسعود احمد زاده اقدام کنند هر نيتی هم داشته باشند عملا دارند  امر شناسایی و  شکار مبارزین و کمونیستهای انقلابی و مدافعین نظرات واقعا انقلابی را برای دستگاه اطلاعاتی حکومت آسان تر از هر زمان دیگری میکنند.

 

این شرایط وظیفه مبارزاتی بزرگ دیگری  را بر دوش عناصر واقعا کمونیست و انقلابی در جنبش دانشجویی می گذارد؛ به این معنی که آنها بايد بکوشند ضمن گسترش هر چه بيشتر مبارزه با دشمن ضد خلقی یعنی جمهوری اسلامی و تمامی دارو دسته های درونی آن، اسیر جوی که دستگاه های اطلاعاتی و امنيتی رژيم و يا سازشکاران در دانشگاه ها به آن دامن می زنند نشده و از "علنی" کردن خود بپرهيزند و در همان حال  به هر صورت ممکن به افشای دیدگاه های انحرافی و مروجین نادان و یا آگاه این ایده ها  بپردازند.

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com