به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 62 - دی ماه 1386

 

 

افزایش قیمت نفت: برندگان واقعی چه کسانی هستند؟

 

افزایش بی سابقه قیمت نفت  به بشکه ای 100 دلار در هفته های اخیر به یکی از سرخط های اصلی گزارشات و اخبار بنگاه های تبلیغاتی بین المللی تبدیل شده است. نکته ای که در اغلب این گزارشات به چشم می خورد این است که از کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت و گاز و از جمله ایران به عنوان  "برندگان" اصلی افزایش قیمتها ، در سطح بین المللی نام برده می شود. به طور مثال مطابق همین گزارشات ظاهرا درآمد نفتی جمهوری اسلامی در سه سال اخیر 2 برابر شده است؛ امری که ما به ازای عملی آن در یک شرایط  دمکراتیک و حاکمیت یک دولت مردمی  در هر کشور مفروضی ظاهرا باید بهبود و رشد اقتصادی و طبیعتا ترقی سطح زندگی توده های تحت ستم باشد.  در حالی که برخلاف این تبلیغات افزایش درآمدهای نفتی ایران در شرایط حاکمیت رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی نه تنها به ارتقاء سطح زندگی مردم ستمديده منجر نگشته بلکه همانگونه که همگان می دانند در همین دوره افزایش درآمدهای نفتی ما با سهمیه بندی بنزین و بالنتیجه گران شدن قیمتها روبرو بوده ایم. امری که کمر کارگران و توده های تحت ستم ما را بویژه در ماه های اخیر هر چه بیشتر در زیر فشار های اقتصادی خم کرده است. اما براستی درآمدهای حاصل از افزایش قیمتها به جیب چه کسانی سرازیر شده است و برندگان اصلی افزایش قیمت نفت چه کسانی هستند؟

 

مطابق گزارشاتی که در ارتباط با تحولات اخیر بازار نفت در روزنامه هایی نظیر  "USA Today" و واشنگتن پست به چاپ رسیده بررسی میزان درآمدهای شرکتهای نفتی بزرگ در سالهای اخیر نشان می دهد که مجموع سود 6 کمپانی بزرگ نفتی ( و از جمله "شل"، "بریتیش پترولیوم"، "توتال" ) در سال میلادی 2007 تا 200 میلیارد دلار خواهد رسید. مطالعه این گزارشات معلوم می کند که برندگان اصلی سیر چشمگیر صعودی قیمت نفت در سالهای اخیر در درجه اول شرکتهای عظیم نفتی بین المللی  بوده اند که سود خالص تنها 6 انحصار نفتی بزرگ در سال 2004، قریب به صد میلیارد دلار، در سال 2005، 125 میلیارد دلار و در سال 2006 نزدیک به 160 میلیارد دلار بوده است.

 

از سوی دیگر به دلیل وابستگی تا مغز استخوان دولتهای عضو اوپک - و بطور اولی نظامهای اقتصادی ای که آنها حفاظت از آن را بر عهده دارند-  به نظام امپریالیستی، بخش عمده این درآمدهای سرشار نفتی در مسيری که قدرتهای بزرگ امپرياليستی تعيين می کنند مصرف می شود. برای نمونه در تقسیم کار بین المللی بازار جهانی دولتهای "نفتی" مجبورند بخش بزرگی از درآمد های نفتی خود را در قالب قراردادهای نظامی با دولتهای امپریالیستی برای تقویت ارتش و ضمایم ماشین سرکوب این دولتها مصرف کرده و یا صرف واردات کالاهای مصرفی بنجل ( و اصولا کالاها و خدمات غیر مولد ) نمايند. به بیان دیگر حجم بزرگی از درآمدهای حاصل از فروش منابع نفتی در کشورهای وابسته ای نظیر ایران (کشورهایی با یک اقتصاد وابسته و  تک محصولی) در هر شرایطی (چه در حالت افزایش قیمتها و چه در مواقع رکود بازار) به جیب دولتها و شرکتهای امپریالیستی می رود که کنترل این نظامهای وابسته و دولتهای پاسدار آن را در دست داشته و تامین کننده سلاح و قطعات یدکی و همچنین کالاهای مصرفی در بازار این کشورها می باشند.  بنابراين "برندگان اصلی" اين افزايش قيمت اينها نمی توانند باشند.

 

برای اینکه تصویر روشنتری از این واقعیت یعنی چگونگی مصرف درآمدهای نفتی تحت حاکمیت بورژوازی وابسته به امپریالیسم ایران و رژیم خدمتگزار آن یعنی جمهوری اسلامی داشته باشیم نگاهی به آمار منتشره اخیر توسط بانک مرکزی در ارتباط با درآمدهای نفتی در 18 سال اخیر از زمان دولت رفسنجانی تاکنون خالی از فایده نیست. مطابق گزارش بانک مرکزی جمهوری اسلامی متوسط درآمدهای سالانه نفتی در دوران دولت رفسنجانی (1375-1368) برابر 7/15 میلیارد دلار ، خاتمی (1383-1376) معادل 5/21 میلیارد دلار و در دوران تصدی احمدی نژاد (1386-1383) به 6/62 میلیارد دلار بالغ شده است. در همین مدت میزان متوسط واردات سالانه در زمان رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد به ترتیب 2 /17 میلیارد، 5/20 میلیارد و بالاخره 50 میلیارد دلار اعلام شده است. اگر در مورد آخر یعنی میزان متوسط واردات سالانه در دوره احمدی نژاد  به این واقعیت نیز توجه کنیم که اخیرا در چارچوب تضادهای درونی طبقه حاکمه، گردانندگان "جبهه مشارکت اسلامی" ضمن "انتقاد" به سیاستهای اقتصادی رییس جمهور نظام و منجمله "علل گرانی و تورم" و "کاهش بی سابقه تراز تجاری کشور به سود واردات کالاهای مصرفی"  ، خواستار توضیح این امر شده اند که  150 میلیارد دلار درآمد نفتی کشور در دوسال اخیر چگونه هزینه شده است، آنگاه می توان هم به ارقام واقعی تری ار درآمدهای نفتی رسيد و هم ابعاد چپاول و حيف و ميل امپریالیستها و رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی در غارت و استثمار کارگران و زحمتکشان ما مرتکب می شوند را بهتر درک نمود.

 

بنابراين برندگان واقعی افزایش قیمت نفت در بازار جهانی به واقع انحصارات امپرياليستی یعنی همانا شرکتهای نفتی و دولتهای امپریالیستی و وابستگانشان هستند. میلیاردها دلار منافع سرسام آور مالی حاصل از غارت منابع طبیعی و ثروتهای کارگران و خلقهای تحت ستم در شرایطی به جیب دولتها و کمپانی های امپریالیستی ریخته می شود که صاحبان اصلی این ثروتها به دلیل حاکمیت نظامهای وابسته به امپریالیسم و حکومتهای دیکتاتوری پاسدار این نظام ها در چنگال فقر و گرسنگی و بیکاری به سر می برند. واقعیتی که باعث شده تا ما هر روز بیشتر از قبل در چهار گوشه دنیا شاهد وقوع جنبشهای توده ای  و اعتراضات و مبارزات ضد امپریالیستی مردمی باشیم که برعلیه عامل اصلی اسارت خود به پا خاسته اند.

 

زیر نویس:در ارتباط با بحث افزایش سرسام آور قیمتهای نفت در بازارهای جهانی خواننده باید به یک نکته توجه کند که این واقعیتی ست که آمریکا  به عنوان يکی از قدرتهای بزرگ امپرياليستی جهان برای غلبه بر بحران اقتصادی خود و کسب موقعیت بهتر در بازارهای جهانی به ضرر سایر رقبای امپرياليست خود به درجات معینی اقدام به پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت دلار (به عنوان ارز مسلط در مبادلات اقتصادی بین المللی) در مقایسه با یورو  و ... کرده است. میزان واقعی افزایش قیمت نفت (بشکه ای صد دلار در سال 2007 در مقایسه مثلا با نفت بشکه ای 20 دلار در دهه نود) را باید با احتساب این فاکتور ، یعنی تضعیف ارزش دلار به نسبت دهه های گذشته در نظر گرفت. البته  اهداف این سیاست که به کرات با اعتراض و ابراز نارضایتی شرکا و رقبای دولت آمریکا  در سطح بین المللی روبرو شده از جمله تقویت قدرت صادرات کالاهای آمریکا یی به بازارهای جهانی (صادرات ارزانتر) و به همین نسبت ایجاد محدودیت های بیشتر برای صادر کنندگان کالا و خدمات (گران تر شدن کالا های وارداتی) به بازارهای آمریکا  بوده است.

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com