به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 57 - مرداد ماه 1386

 

"بگیر، ببند، بکش،

گور خود کنی به دست خود"!

 

درهفته های اخیر، دستگاه سرکوب رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی به عنوان اساسی ترین عامل بقای دیکتاتوری حاکم، با شدت تمام ،  بگیر و به بند و سرکوب و شکنجه و اعدام زندانیان در بند را تحت بهانه های واهی ادامه داده است. بنا به گزارشات منتشره مجموع اعدامهای وحشیانه  و اعلام شده حکومت ، زیر نام فریبکارانه "اعدام اراذل و اوباش"، تنها در تیر ماه بیش از 40 مورد بوده است که در میان قربانیان، تعدادی از فعالین سیاسی  و مخالفین رژیم جمهوری اسلامی نیز قرار دارند. یورش افسار گسیخته اخیر رژیم، بدواً، تقریباً قبل از آغاز فصل گرما با وجه المسامحه قرار دادن حجاب خانم ها تحت بهانه های مسخره همیشگی یعنی مبارزه با "بد حجابی" و "بی حجابی" شروع شد و اندک زمانی بعد، مزدوران حکومت با بهانه  جمع آوری جوانان معترض و مبارز محله ها،  تحت عنوان "مزاحمین نوامیس مردم" و "اراذل و اوباش" بطور وحشیانه ای دامنه تهاجم سرکوبگرانه خویش را گسترش دادند. اندکی بعد دامنه این یورش کانون های مبارزاتی دانشجویی، کارگری، خبرنگاری زنان و ... را نیز در بر گرفت. در حقیقت ماشین سرکوب رژیم بحران زده جمهوری اسلامی در هراس از گسترش نارضایتی و خشم توده ها به موج جدیدی از بگیر و ببند و کشتار و شکنجه مردم معترض و تحت ستم دست یازیده و می کوشد تا با برپا کردن چوبه های دار در هر کوی و برزن، فضای مرگباری نظیر فضای دهه 60 را برجامعه تحت سلطه ما حکمفرما سازد. واقعیتی که بار دیگر این اصل گرانبهای مبارزاتی را ثابت می کند که رژیم جمهوری اسلامی برغم هر شکل و شمایل فریبکارانه ای که به موجودیت خود می دهد، در مقابل خواستهای برحق اقتصادی- سیاسی میلیونها تن از کارگران و خلقهای تحت ستم ما و رشد مبارزات آنها ، پاسخی جز اعمال دیکتاتوری و سرکوب نداشته و ندارد.

هنگامی که به زمینه های موج جدید یورش مرگبار جمهوری اسلامی نگاه می کنیم، بروشنی می توان دریافت که اقدامات جنایتکارانه رژیم بر علیه توده ها در شرایطی ست که جامعه بحران زده ایران که در آن روز به روز بر ابعاد مشکلات معیشتی مردم افزوده می گردد، هر روز شاهد افزایش پیکار زحمتکشان و توده هایی است که به انحای گوناگون برای دست یافتن به خواسته های بر حق خود رژیم را به چالش کشیده و عرصه را بر آن تنگ نموده اند. رشد مقاومت های کارگری، دانشجوئی و زنان و خلقهای تحت ستم از یکسو و افزایش روز افزون جنبشهای خودبخودی و پراکنده در اقصی نقاط ایران (مانند به آتش کشاندن جایگاه های بنزین بعد از به اجرا گذاردن قانون سهمیه بندی بنزین) از سوی دیگر، نه تنها چشم انداز نگران کننده ای برای حکومت بوجود آورده  بود بلکه موجب ارتقای روحیه مبارزاتی توده ها شده است. بدون شک، چنین واقعیتی میتوانست عملاً دردسرهای تازه ای برای نظام دیکتاتوری حاکم و گردانندگان آن ایجاد کند. بویژه آن که در شرایط بین المللی حاصل از "بحران اتمی" برای جمهوری اسلامی، خود مقامات رژیم پنهان نمی کنند که نباید در سرکوب وحشیانه کوچکترین فضایی که از نظر آنها ممکن است در اثر این "بحران" برای جنبش اعتراضی توده های تحت ستم ایجاد گردد، تردیدی بخود راه نخواهند داد.

از سوی دیگر اگر نگاهی به آخرین حرکتها و جنبشهای  وسیعی که از سوی توده ها به خاطر سهمیه بندی شدن بنزین صورت گرفت، بیاندازیم، قبل از هرچیز متوجه خشم و نفرت عظیم و متراکم شده توده ها علیه رژیم می شویم. امری که از چشمان دریدۀ رژیم و عوامل اطلاعاتی آن به هیچ رو پنهان نمانده است. وقوع جنبشهای خودبخودی ولی رشد یابنده توده ها، قبل از هرچیز برای رژیمی که از تجربه های خونینی در سرکوب مبارزات خلقها در عرصه اجتماع برخوردار است، زنگ هشدار دهنده ای بود که دست بکار شود و بار دیگر با بستن "شمشیر از رو" و ارتکاب  به وحشیانه ترین جنایات، یورش سازمانیافته خویش را به منظور سرکوب و مرعوب ساختن مردم و مختنق ساختن فضای جامعه سازمان دهد. بیهوده نیست  که در کنار بدار کشیدن جوانانمان تحت عنوان "اراذل و اوباش" (بخوان جوانانی که شماری از آنها در واقع از مخالفین دیکتاتوری حاکم و منجمله از فعال دانشجوئی بوده اند) و نمایش ددمنشانه "رقص مرگ"از طریق وسایل ارتباط جمعی جهت ترساندن توده ها، جلادان حکومت همزمان از "ارتقاء امنیت اجتماعی" داد سخن می دهند و اقدام به برگزاری "رزمایش" نظامی در شمال تهران می نمایند. "محمد علی عرب" فرمانده مزدور این "رزمایش نظامی" که هفت هزار تن در آن شرکت داشتند، ضمن اینکه اعلام کرد این "رزمایش" تا 18 مرداد ادامه خواهد داشت، در پی تشریح اهداف این عملیات گفت: "بسيجيان دراين مانور با تاكتيك‌هاي شبانه، جنگ و گريز، عمليات دفاع از كوي و برزن، مقابله با ناآرامي‌ها و امداد و نجات آشنا مي‌شوند تا در مواقع حساس توانايي مقابله با تهديدات دشمنان را داشته باشند". در شرایطی که برخی از گزارشات موجود، تنها  در طول تیر ماه از وقوع نزدیک به 1400 حرکت اعتراضی مردمی برضد حکومت ، خبر می دهند کاملا آشکار است که سازماندهی "رزمایش" نظامی ضد خلقی جمهوری اسلامی و لشکرکشی به خیابانها چه هدفی را نشان گرفته است.

حقیقت این است که رژیم با برپائی چوبه دار در هر کوی و برزن  و با اجرای "رزمایشهای نظامی"، با سرکوب وحشیانه زنان و دانشجویان و کارگران و روشنفکران و ...قصد دارد تا توده های به پاخاسته و مبارز را مرعوب و بدینطریق وانمود سازد که دیکتاتوری حاکم، "چالش ناپذیر" بوده و "همه" چیز را در کنترل خود دارد. این رفتار مشترک ولی مذبوحانه تمام رژیمهای ضد خلقی در طول تاریخ و بویژه در مراحلی بوده است که آنها در اثر رشد مبارزات حق خواهانه توده ها چشم انداز و خطر نابودی حاکمیت استثمارگرانه خود را در مقابل دیده اند. رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com