به نقل از 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 56 - تیر ماه 1386

 

 

تشدید سرکوب توده ها، بازتاب عملی تحریم!

 

عليرغم ادعای سردمداران جمهوری اسلامی مبنی بر اينکه تحريم های شورای امنيت سازمان ملل فاقد ارزش عملی است ؛اما در واقعيت اثرات منفی اين تحريم ها بر زندگی روزمره توده های تحت ستم هر روز بيشتر از قبل آشکار می شود. گرانی شدیدو سیر صعودی قيمت اقلام مصرفی از قبیل نان و لبنیات، گران شدن نرخ تاکسیها و آژانسهای مسافربری، و بدنبال آن طرح سهمیه بندی بنزین که خود موجب اوج گيری اعتراضات مردمی و بروز  شورشهایی از سوی توده های محروم ما در تهران و اقصی نقاط ایران گشت خود گواه روشنی بر اين مدعا است.

 

شورشهای توده ای ناشی از سهمیه بندی بنزین و آتش زدن ده ها جایگاه توزیع بنزین و درگیری مردم معترض با مزدوران حکومت به نوبه خود، بار دیگر از پتانسیل مبارزاتی عظیمی در جنبش توده های تحت ستم  پرده بر می دارد که به دلیل سیاستهای ضد خلقی جمهوری اسلامی هر روز بیش از گذشته در اعماق جامعه تحت سلطه ما متراکم می گردد. توده های زحمتکش ما و بویژه طبقه کارگر که در طول 28 سال گذشته کمرشان در زیر انواع و اقسام مظالم و سرکوبهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی رژیم خم شده است  و در شرایط جهنمی و غیر انسانی ای که نظام حاکم آنها را در آن قرار داده  زندگی پر مشقت خود را سپری می سازند، اکنون به دلیل سیاستهای غارتگرانه امپریالیستها و سياستهای ضد ملی حکومت جمهوری اسلامی ، باید "تحریم" و نتايج حاصل از آن را نیز بعنوان رنجی مضاعف متحمل گردند. کارگران و زحمتکشانی که بطور روزمره و روز افزون از فقر و فلاکت و بیکاری، تورم، گرانی، عدم دریافت به موقع دستمزد، ... در عذابند، حال باید  مشکلات و کمبودهایی ناشی از تحريم شورای امنيت سازمان ملل را نیز تجربه کنند. تحريمی که ظاهرا جهت تحت فشار قرار دادن رژيم برای تن دادن به  تعليق غنی سازی اورانيم وضع شده است.

 

در بستر چنین شرایطی ست که تنها ساعاتی پس از به اجرا گذاردن طرح سهمیه بندی بنزین، خشم انباشته شده توده های زحمتکش ما در اعتراض به گرانی و کمبود کالاهای مصرفی و ظلم و ستم ناشی از سلطه نظام وابسته به امپریالیسم حاکم، تهران و اقصی نقاط ایران را در می نوردد و خیابانهای شهرهای مختلف ایران تبدیل به عرصه مبارزه بر علیه رژیم و ایادی مزدور آن می گردد. به آتش کشیدن جایگاههای بنزین، بانکها و ادارات دولتی بخوبی منعکس کننده خشم و نارضایتی توده های محرومی است که جانشان از انواع و اقسام مظالم اجتماعی رژیم به لب رسیده است. حمایت بیدریغ "ولی فقيه" و اعوان و انصارش از دولت احمدی نژاد درست بعد از بگیر و ببندهای ناشی از به آتش کشاندن جایگاههای بنزین و ... توسط مردم، یکبار دیگر نشان داد که چگونه رژیم در امر سرکوب توده ها یکدست و متحد عمل می کند.

 

 

این رویدادها در شرایطی اتفاق می افتند که امپریالیسم آمریکا در ادامه تلاشهای بین المللی اش جهت گسترش بازارهایش در جهان و بویژه در سطح خاورمیانه- با اتکا به قدرت نظامی و گسترش حضور نظامی -  خود را برای شکل دادن دو باره بازارها و مناطق نفوذ آماده کرده است. و به همين منظور هم بر طبل جنگ می کوبد و میکوشد تا به ضرر منافع سایر رقبای جهانی خود  سلطه امپرياليستی اش را گسترش بخشد.و اين سياست در رابطه با ايران جز به معنای  دست اندازی و چپاول هر چه بیشتر منابع و منافع زحمتکشان ایران معنا ندارد. و جالب است که در چنين شرايطی محمود احمدی نژاد با سردادن شعار های پوچ "ضد امپریالیستی" و "ضد صهیونیستی" در عمل مشغول هموار سازی راه پيشبرد چنین سياستی  است.

 

در چنین شرایطی جمهوری اسلامی که خود بهتر میداند که دعوا و رقابت امپریالیستها در ایران بر سر حدود و ثغور منافعشان به این زودیها پایان نمی گیرد و حتی احتمال دارد وارد فاز جدیدی شود و اشکال متفاوتی بخود گیرد، می کوشد تا خود را برای مواجهه با اين  شرایط آماده سازد. در این چارچوب است که در ماه های اخیر دامنه سرکوب وحشیانه توده های تحت ستم فزونی گرفته و مزدوران حکومت با حمله مجدد به زنان تحت عنوان "مبارزه با بی حجابی و بد حجابی" و حمله به جوانان بیکار تحت عنوان "مبارزه با اراذل و اوباش" و "مزاحمین نوامیس مردم"، و نمایش قساوت آمیز سرکوبگری ها و جنایات خویش در انظار عمومی تلاش نمودند تا با گرفتن زهر چشم از توده های بجان آمده و ایجاد جو ترس و وحشت در جامعه و با تحت منگنه قرار دادن توده ها به آنها بفهمانند که دیکتاتوری حاکم "همه" چیز را تحت "کنترل" دارد. رژيم به اين وسيله می کوشد تا با گسترش فضای رعب و وحشت ابعاد دخالت گری مردم در اعتراضات در پيش را محدود ساخته و دامنه اين اعتراضات را کاهش دهد و همچنين خود را برای مقابله با شورشهای احتمالی آماده نمايد.

 

تحریمهای وضع شده از سوی شورای امنيت  سازمان ملل ، مسلماً آثار عمیقتری از خود در سطح جامعه بجای خواهد گذارد و به این اعتبار نیز کاملا طبیعی ست که کارگران و زحمتکشان و همه توده های رنجبر ایران نیز خود را در عرصه جدیدی از کارزارهای اجتماعی خواهند یافت. به خصوص که کارگزاران رژیم بنا به ماهيت ضد مردمی خود با دستاويز قرار دادن "تحریم" از سوی "جهانخواران"، حیات و معاش توده ها را در سطح وسيع تری مورد يورش قرار خواهند داد. این واقعیتی ست که اجرای "طرح سهمیه بندی بنزین" در ایران،  و عواقب ناشی از آن تنها ساعاتی بعد از به مرحله عمل درآمدن این طرح- گران شدن نان و لبنیات که بخش اعظم غذای روزانه توده های محروم ما را تشکیل میدهد-  نشان می دهد که با توجه به نقش سوخت و بویژه بنزین در زندگی و کار روزمره مردم، توده های ما روزهای سخت تری را در پیش روی داشته و احتمالا  مبارزات آنها بر علیه رژیم وابسته و ارتجاعی حاکم و اربابان امپریالیستش ابعاد وسیعتری خواهد گرفت.

 

واقعیت این است که رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی در سالهای اخیر، در چارچوب سیاستهای ضد ملی خود در مساله "پرونده هسته ای" با ريختن ميليارد ها دلار از درآمد های عمومی به جيب يکسری ار انحصارات امپرياليستی در جهت منافع اربابان خود گام برداشته تا رفع نياز های واقعی مردم ستمديده کشور،سياستی که حال به دستاويزی  جهت پشبرد سیاستهای جنگ طلبانه دولت بوش و تهیه سوخت هر چه بیشتر برای ماشین جنگی امپریالیسم آمریکا و شرکا در منطقه تبديل گشته است . رویه ضد خلقی ای که سرنوشت و حیات میلیونها تن از توده های رنجدیده را  به راهی گره زده است که توسط امپریالیستها در مقابل جمهوری اسلامی گذاشته شده و در دو سوی آن چشم اندازی جز اسارت و محرومیت بیشتر در چنگال منافع امپریالیسم و خدمتگزارانش وجود ندارد. واقعیتی که خود بر ضرورت تشدید مبارزات توده های تحت ستم برای نابودی هر چه سريعتر رژیم وابسته به امپرياليسم جمهوری اسلامی گواهی می کند. شورشهای اخیر در رابطه با سهميه بندی بنزين از گرایش طبیعی و برحق توده های زحمتکش به تحقق چنین هدفی حکايت کرده و به همین اعتبار باید این مبارزات را با تمام قوا و به هر شکلی پشتیبانی نمود.

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com