به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی - خبری چريکهای فدايي خلق ايران

شماره 53 - فروردین ماه 1386

 

 

رشد بی سابقه بزهکاری و فساد در جمهوری اسلامی

 

گسترش چشمگیر فقر اقتصادی و بیکاری و محرومیت تحت حاکمیت نظام استثمارگرانه سرمایه داری وابسته به امپریالیسم در ایران، در وجه دیگر خود به رشد فزاینده و ناگزیر نابسامانی های وحشتناک  اجتماعی منجر شده است. بجرات می توان گفت امروز هیچ کس نمی تواند منکر این حقیقت شود که ابعاد دزدی، فساد، فحشاء، اعتیاد، مصرف الکل و سایر مصائب اجتماعی در نتیجه حاکمیت رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی و سیاستهای آن به نحو بی سابقه ای رشد کرده است. علیرغم این که رژیم، فریبکارانه توده های تحت ستم را به پیروی از "زهد" و "تقوی" و اخلاق اسلامی و معیارهای آسمانی دعوت می کند، اما با حفاظت از مناسبات استثمارگرانه طبقاتی  و نظام اقتصادی ظالمانه و ارتجاعی موجود در واقع، زمینه های مادی رشد کثیف ترین بیماریهای اجتماعی در ایران در جامعه تحت سلطه ما را مرتب تولید و باز تولید کرده و فراتر از آن به قوه قهر ضد انقلابی از چنین مناسباتی پاسداری می کند.

 

در همین رابطه آماری که اخیرا از سوی خود ارگانهای حکومتی در رابطه با رشد جرائم و بزهکاریهای اجتماعی در جامعه ما انتشار یافته سند دیگری ست که نشان می دهد برغم مواعظ فریبکارانه آخوندهای دزد و فاسد حاکم، بیماریهای اجتماعی نظیر فساد و فحشاء و اعتیاد و ...  ذاتی نظام ضد خلقی حاکم بوده و با حیات سیاه آن گره خورده است. مطابق این آمار، در 9 ماه اول سال 85 میزان بزهکاریهای  اجتماعی به طرز چشمگیری رشد کرده است . بطور مثال در طول این مدت، 5941 مکانی که از آنها به عنوان "مراکز فحشا" نام برده شده کشف گشته که از یک رشد 23 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته حکایت می کند. بیشترین این مراکز در تهران، مازندران،همدان و اصفهان  کشف شده اند. در همین رابطه مامورین انتظامی جمهوری اسلامی 671 نفر را بجرم "تجاوز به عنف" و 956 نفر را به جرم "زنا" دستگیر کرده اند که این ارقام به ترتیب رشد 12 و 11 درصدی را نشان می دهند. 2143 نفرنیز به جرم "لواط" دستگیر شده اند که اکثرا در گروه سنی 20-15 ساله قرار دارند. در 9 ماه اول امسال همچنین 53 هزار و 597 نفر بجرم آن چه که دست اندرکاران فاسد رژیم "روابط نامشروع" می نامند دستگیر شده اند که نسبت به سال قبل 19 درصد رشد کرده است. از سوی دیگر مامورین جمهوری اسلامی در طول این مدت 3 میلیون و 146 هزار و 419 بطری "مشروبات الکلی خارجی" کشف کرده اند که در این زمینه نیز آمار دولتی از یک رشد 5/38 درصدی خبر می دهد.

 

صرف نظر از این واقعیت که آمار فوق به هیچ وجه منعکس کننده همه واقعیت تباهی و انحطاط اجتماعی زاییده مناسبات ارتجاعی حاکم نیستند در بررسی این آمار یک پرسش مهم جلب نظر می کند و آن این که چرا در شرایطی که دیکتاتوری حاکم با اجرای قوانین ضد خلقی و تشدید روزمره "مجازاتهای اسلامی" و سرکوب وحشتناک توده ها می کوشد با فساد و فحشا باصطلاح مبارزه کند، به هیچ رو قادر به تخفیف این مصایب اجتماعی نشده است؟ مگر نه این که جلادان جمهوری اسلامی برای برخورد با "زنا" و "فحشا" و "لواط" و ... در طول سالهابا قساوت تمام به اعدام قربانیان و حتی سنگسار آنان در ملا عام دست زده و جنایات خود را برای "عبرت" (بخوان ارعاب)  دیگران در سطح جامعه نمایش هم داده اند؟ چرا حتی با وجود اعمال چنین "راه حلهایی" هنوز از ابعاد این بزهکاریها کاسته نشده و برعکس بر میزان آنها اضافه نیز گشته است؟

 

واقعیت این است که پدیده های تاسف بار اجتماعی نظیر دزدی، فحشاء، اعتیاد و... به عنوان دردهای اجتماعی، قبل از هر چیز ریشه در نظام و مناسبات اقتصادی حاکم بر هر جامعه دارند. هر جا که فقر و گرسنگی و بیکاری و محرومیت و... وجود دارد، وجود فحشا و دزدی و تبهکاری و اعتیاد و ... نیز ناگزیر است. در نتیجه اگر فقر و گرسنگی و محرومیت اقتصادی ذاتی نظام سرمایه داری ست، بیماریهای اجتماعی زاییده این عوامل نیز پدیده ای جدایی ناپذیر و رشد یابنده در موجودیت این نظام ها را تشکیل می دهد.

در شرایطی که در زیر حاکمیت نظام سرمایه داری وابسته ، بیش از نیمی از آحاد جامعه ما در زیر "خط فقر" و بخشا "خط بقا" به سر می برند؛ در شرایطی که  میلیونها تن از کارگران و اقشار تحتانی جامعه محتاج نان شب خود هستند؛ در شرایطی که بیکاری بیداد می کند و سرمایه داران زالوصفت وابسته و کارفرمایان دولتی بی هیچ دغدغه ای، حتی از پرداخت حقوق بخور و نمیر صد ها هزار تن از کارگران محروم خودداری می کنند؛ در شرایط اعمال محدودیتها و دیکتاتوری لجام گسیخته ای که طبیعی ترین مسایل زندگی توده ها و روابط فی مابین آنها را زیر کنترل و دخالت خود می گیرد، آن گاه معلوم خواهد شد که چرا هر روز بر تعداد گرسنگان و بی خانمانان افزوده شده و با فرو پاشیدن اساس خانواده هایی که فاقد کمترین توان اقتصادی برای سیر کردن شکم خود می باشند، هر روز بر ابعاد فحشا، فساد، دزدی و سایر ناهنجاریهای مرگبار اجتماعی افزوده می گردد. تا جایی که در همین رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی رسما از وجود بیش از  شش صد هزار"زن خیابانی" صحبت می شود که برای کسب حد اقل مایحتاج خود و خانواده شان راهی جز تن فروشی ندارند. ویا روز بروز بر تعداد متکدیان درمانده و بی سرپناه، کارتن خوابها، دختران فراری، معتادها، سارقین و تبهکاران و ... افزوده می شود و اعمال وحشیانه ترین مجازاتهای غیر انسانی از سوی مزدوران حکومت نیز تاثیری در کاهش ابعاد این بلایای اجتماعی ندارد.

 

رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی نه می خواهد و نه می تواند با ناهنجاریهای اجتماعی زاییده نظام سرمایه داری وابسته مبارزه کند. برعکس این رژیم خود عامل تشدید کننده چنین ناهنجاریهایی ست. برای نابودی بزهکاریهای اجتماعی باید به نابودی عوامل پیدایش و رشد آن یعنی سیستم اقتصادی اجتماعی سرمایه داری حاکم همت گماشت. نیل به این هدف نیز تنها در جریان یک انقلاب اجتماعی برای نابودی رژیم جمهوری اسلامی و قطع هر گونه نفوذ امپریالیسم در ایران امکان پذیراست.

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی

http:/www.siahkal.com