به نقل از : 19 بهمن ، نشریه سیاسی -  خبری چریکهای فدایی خلق ایران

شماره  41   15 فروردین ماه 1385

 

دمکراسی" و "حقوق بشر" در ایران با دلارهای آمریکایی حاصل نمی‌شود!

 

اعلام اختصاص کمک 75 میلیون دلاری از سوی دولت آمریکا برای به اصطلاح "ترویج و گسترش دمکراسی در ایران" و به دنبال آن، تأسیس "دفتر ویژه ایران" در وزارت خارجه آمریکا تحرکات جدیدی را در میان طیفی از مرتجعین و فرصت‌طلبان مدعی اپوزیسیون رژیم ضدخلقی جمهوری اسلامی بوجود آورده است. همان‌گونه که همگان می‌دانند وزارت خارجه آمریکا در راستای تعقیب استراتژی کنونی آمریکا زیر نام "جنگ با تروریسم" و "خاورمیانه بزرگ" با اتخاذ این موضع که از نظر مقامات این کشور، ایران "یک تهدید استراتژیک" برای آمریکا و دنیاست، علنا از ضرورت دست یازیدن به اقداماتی (نظامی و غیرنظامی) برای مداخله و تغییر اوضاع در ایران سخن می‌گویند بنحوی که این اقدامات، منافع غارتگرانه مورد نظر آن ها در رقابت با سایر قدرت‌های امپریالیستی را بهتر و بیشتر برآورده سازد و برتری سیاسی و اقتصادی و نظامی آمریکا در سطح بین‌المللی را نیز تأمين کند.

 

تا آن جا که بطور رسمی به  بودجه تخصیص یافته از سوی دولت آمریکا برای پیشبرد راهکار جدید این دولت در ایران باز می‌گردد، ظاهرا مقامات آمریکایی قرار است بیش از 55 میلیون دلار را به گسترش و تقویت برنامه‌های تلویزیونی فارسی زبان و در رأس آن ها "صدای آمریکا" و سايت‌های اینترنتی اختصاص دهند. بخش دیگری از این بودجه یعنی مبلغ 20 میلیون دلار نیز قرار است که صرف تقویت "نهادهای غیردولتی" و "اتحادیه‌های کارگری" و "سازمان‌های حقوق بشری" قرار گیرد. در این حال، نشریه اکونومیست به نقل از مقامات آمریکایی مطرح می‌کند بخشی از بودجه دولت آمریکا برای به اصطلاح گسترش دمکراسی "نصیب" گروه‌های اپوزیسیون خارج از کشور و بطور مشخص سلطنت‌طلبان کارگزار آمریکا و نیروهایی خواهد گردید که از طريق شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای در خارج کشور در راستای پيشبرد خط آمریکا حرکت نمايند. در همین رابطه اخیرا وزارت خارجه آمریکا رسما اعلام کرده که خواستار "دریافت طرح‌ها و نظرات مختلف در مورد نحوه پیشبرد دمکراسی در ایران" است و برای بهترین طرح‌ها جایزه نقدی تا سقف "یک میلیون دلار" در نظر گرفته است!

 

تبلیغات فوق در فضای سياسی موجود ولوله‌ای را در ميان آن دسته از نیروهای سیاسی که نه به منافع مردم بلکه صرفا به قدرت‌گيری خويش می‌انديشند بوجود آورده و باعث شده که تحرکات ضدانقلابی خود برای بهره‌برداری از "جوایز" و "مساعدت‌های" عمو سام را تشدید بخشند. این نیروها - از سلطنت‌طلبان رسوا و ضدخلقی گرفته تا افراد و جریان‌ها و سازمان‌هایی که برای رسیدن به قدرت، بجای مردم به نیروی امپریالیست‌های خونخوار تکیه می‌کنند و اين طور جلوه می‌دهند که گويا راه به اصطلاح نجات مردم ایران از دست رژیم ضدخلقی جمهوری اسلامی اتکاء به اراده و سیاست‌های قدرت‌های بزرگ جهانی و در نتيجه دنباله‌روی از امپریالیست‌ها است - بطور مستقیم و غیرمستقیم به آتش‌بیار معرکه امپریالیست‌ها و در رأس آن ها آمریکا تبدیل شده‌اند و با هر آن چه که در توان دارند به تبلیغ در باب "مزایای دمکراسی" آمریکا بر "استبداد ملاها" پرداخته و تبلیغات و مواضع خود را در راستای پیشبرد سیاست تجاوزکارانه دولت آمریکا برعلیه خلق‌های تحت ستم ما تنظیم می‌کنند تا شاید بخشی از بودجه مورد بحث را به جیب زده و از آن مهمتر در تحولات احتمالی آینده در مورد قدرت سیاسی در ایران به هر قیمتی (يعنی ایستادن در مقابل توده‌های تحت ستم ما) توسط امپریالیسم آمریکا به حساب آورده شوند.   

 

اما آیا براستی در ادعاهای دولت متجاوز آمریکا در مورد "گسترش دمکراسی و حقوق بشر" در ایران کوچکترین حقیقت و اصالتی وجود دارد؟ مگر همین دولت آمریکا نبود که با سازمان دادن کودتای امپریالیستی  28 مرداد برعلیه مردم به پا خاسته ما و تحمیل رژیم سرکوبگر شاه، جنبش ضدامپریالیستی و دمکراتیک خلق‌های محروم ما را به خون کشید و دمکراسی و حقوق بشر و آزادی را بر چوبه‌های دار آونگ کرد؟ مگر همین امپریالیسم آمریکا نبود که با همدستی با سایر قدرت‌های جهانخوار هنگامی که توده‌های تحت ستم ما برای رسیدن به آزادی و دمکراسی رژیم مزدور شاه را به زباله‌دان تاریخ افکندند، امکان به قدرت رسیدن حکومت جمهوری اسلامی را در کنفرانس  "گوادولوپ" مهیا کرد و تا چند دهه دیگر از آستین این رژیم هرگونه جنبش آزادی‌خواهانه مردم ما را قلع و قمع نمود و دوام حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی را بر روی دریای خون توده‌ها مهیا ساخت؟ چگونه است که دولت آمریکا اکنون طرفدار "گسترش دمکراسی و آزادی و حقوق بشر" در ایران شده و برای آن "بودجه" اختصاص می‌دهد؟ آیا حقیقت غیر از این است که طرح ضدخلقی جدید دولت آمریکا در ایران، (هرچند با نام زيبای گسترش دمکراسی و حقوق بشر) گامی در راستای سیاست‌های توسعه‌طلبانه آمریکا در سطح جهانی و نقشه‌ای جدید برای تضمین و ایجاد شرایطی‌ست که در آن نظام سرمایه‌داری وابسته - با یا بدون رژیم ضدخلقی جمهوری اسلامی - از تهاجم جنبش انقلابی توده‌ها مصون مانده و منافع استراتژیک جهانخوارانه آمریکا در ایران و منطقه حفظ گردد و گسترش یابد؟   

 

تجربه سیاه نزدیک به سه دهه حکومت جمهوری اسلامی به روشنی به مردم مبارز ما نشان داده که حفظ و بقای دیکتاتوری جمهوری اسلامی (همچون رژیم مزدور شاه) در تمام طول این سال‌ها بدون حمایت‌های مادی و معنوی  همه‌جانبه امپریالیست‌ها و در رآس آن آمریکا امکان‌پذیر نبود. در حقیقت امر، رژیم جمهوری اسلامی به دلیل وابستگی به امپریالیست‌ها و برآوردن منافع استثمارگرانه آن هاست که در تمام طول حاکمیت خویش مورد حمایت‌ها و "امدادهای غیبی" دولت‌هایی نظیر آمریکا قرار داشته است. کارگران و خلق‌های تحت ستم ما در طول بیش از 27 سال حاکمیت سراسر جنایت و سرکوب جمهوری اسلامی یک دم از مبارزه برای سرنگونی این رژیم و دستیابی به آزادی و دمکراسی باز ننشسته‌اند و در این راه خون هزاران تن از بهترین فرزندان انقلابی و مبارز خویش را فدا کرده‌اند. نابودی جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام دمکراتیک و انقلابی آرزو و آرمان مبارزاتی توده‌های تحت ستم ماست. اما، باید دانست که در تحولات احتمالی آینده - در شرایط وجود یا عدم وجود جمهوری اسلامی - امکان استقرار هیچ‌گونه دمکراسی و آزادی واقعی‌ای بدون قطع کامل سلطه امپریالیستی بر کشور ما امکان‌پذیر نبوده و نیست. "آزادی" و "دمکراسی" واقعی در ایران نه با اتکاء به "دلارها" و "طرح‌های" آمریکا، بلکه در بستر یک انقلاب توده‌ای و به دست توانای کارگران و خلق‌های زحمتکش بی‌چیز اما به پاخاسته، بدست خواهد آمد. نیروهای واقعا دمکرات و آزادی‌خواه باید کوشنده تزلزل‌ناپذیر چنین راهی باشند.