حسن جداری

 

علیه انقیاد طلبان و سازشکاران!

Kategorie: Meldungen Links

با تشدید هرچه بیشتر تحریم های اقتصادی غرب علیه رژیم جمهوری اسلامی و در شرایط حساسی از تاریخ خاورمیانه که حوادث سیاسی مهمی در کشورهای عربی همسایه و از آن جمله در سوریه ، به وقوع می پیوندد، برخورد به مسدله حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران، اهمیت فوق العاده ای، کسب میکند. در این نوشته ،ضمن افشای ماهیت ارتجاعی بنیاد ها و موسسات وابسته به امپریالیسم و رژیم جمهوری اسلامی، برخی از مواضع و نکته نظرات انحرافی درسطح جامعه بطور کلی و در صفوف اپوزیسیون "چپ" بطور اخص، در رابطه با حمله احتمالی نظامی به ایران، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

در سال های آخر عمر رژیم خودکامه شاه، خیلی ها که از دست ستمگری های خاندان پهلوی به ستوه آمده بودند، چنین می پنداشتند که اگر شاه برود ، همه چیز درست میشود و هر کس جای شاه بیاید، از شاه بهتر خواهد بود! این چنین طرز تفکر منفعلانه و احساسی، به ایجاد شرایطی یاری رساند که زمینه را برای به قدرت رسیدن حکومت ننگین اسلامی، آماده تر ساخت. دقیقا ،در چنین آتمسفری بود که سازشکاران قادر شدند در بین توده ها، نظرات فرصت طلبانه خود را آسان تر ،جا بیندازند و جنبش انقلابی و رهائی بخش کارگران و توده های محروم و زحمتکش را به شکست فاجعه باری ، سوق دهند. گوئی تاریخ ، خود را تکرار میکند و انبوهی از مردم ستمدیده و به ستوه آمده از دست رژیم حودکامه حاکم، این بارهم چنین می اندیشند که هر حکومتی، جای رژیم کنونی را بگیرد باز بهتر از این رژیم خون آشام خواهد بود! آن ها نومیدانه آرزو میکنند که آمریکا ، انگلیس، اسرائیل و... دست به کار شده و مردم ستمدیده را از دست رژیم جمهوری اسلامی نجات دهند! برخی ها حتی آرزو میکنند آمریکا یا اسرائیل، ایران را بمباران کنند تا شر رژیم خودکامه، کنده شود! این چنین تمایلات منفعلانه و مایوسانه که به نیروی لایزال توده ها در تعیین سرنوشت خود، کوچکترین ارزشی قائل نیست ، به عناصر و نیروهای سازشکار سیاسی و مزدوران قدرت های امپریالیستی امکان میدهد، نظریات بغایت ارتجاعی و انقیاد طلبانه خود را در بین توده ها از طریق رسانه ها و وسایل ارتباطی بیشماری که در اختیار دارند، اشاعه داده و برای به قدرت رسیدن رژیم آزادی کش دیگری در ایران ، زمینه سازی کنند. در صحنه سیاست بین المللی ، البته امپریالیست ها نیز ساکت نه نشسته و برای پیشبرد اهداف آزمندانه خود، ازطریق مزدوران و سرسپردگانی که دارند ،بی وقفه عمل میکنند. کم نیستند تعداد گروه های سیاسی، موسسات علمی و ادبی و هنری و آموزشی ظاهرا بیغرض وخوش نیت که در حقیقت امر ، با پول امپریالیست ها میگردند و برای آن ها لابیگری و نوکری میکنند. این قبیل موسسات و بنیادهای "خیریه و انسان دوستانه بیطرف " ، با توسل به انواع دسایس و نیرنگ ها میکوشند به حس هشیاری توده ها خدشه وارد ساخته وآن ها را به "مراحم و نیات حسنه" قدرت های امپریالیستی، امیدوار سازند.این سازمان ها و بنیاد های فریب کار وابسته ، اشاعه گر موذی و کار کشته این نظریات انقیاد گرانه هستند که مردم ایران به تنهائی و با دست خالی، توانائی رهائی از چنگ رژیم جمهوری اسلامی را ندارند .آن ها در مبارزه با رژیم ، به کمک بین المللی – کمک های "خیرخواهانه" محافل امپریالیستی - و حمایت قدرت های بزرگ ، احتیاج دارند. گردانندگان مزدور این جمعیت ها وبنیادها ، در کشورهای مختلف، کنفرانس ها و جلسات و گرد هم آئی ها تشکیل داده و به طرق مختلف، اهداف پلید خود را پیش میرانند. بودجه مالی برای برگزاری این قبیل اجتماعات فرهنگی،هنری و سیاسی و غیره، از طرف موسسات بین المللی مرموز و گمنامی تامین میگردد که با هزار رشته به محافل امپریالیستی، مربوط میباشند . یکی از وظایف مهم عناصر و نیروهای انقلابی که در مبارزه مرگ و زندگی با رژیم آدمکش جمهوری اسلامی ، تنها و تنها به نیروی توده ها تکیه دارند ،همانا افشای ماهیت ارتجاعی و طفیلی گرانه این قبیل نهاد ها و بنیاد ها میباشد.

نیروهای سیاسی سازشکاری در طیف "چپ"، در دهه های اخیر، مقوله گنگ و مبهم "سرمایه داری جهانی" را جانشین مقوله ملموس امپریالیسم کرده و سخت کوشیده اند وجود پدیده ای به نام امپریالیسم را از انظار کارگران و توده های زحمتکش، مخفی نگه دارند. گوئی امپریالیسم از جهان رخت بربسته و جهانی شدن سرمایه ، جای آن را کرفته است! گوئی امپریالیست ها چهره عوض کرده و به دوستان صمیمی و دلسوز توده ها در مبارزاتشان علیه رژیم های سرکوبگر که خود محصول و جود امپریالیسم و عملکرد آن می باشند ،مبدل شده اند! گوئی دنیا دگرگون گردیده و بدنبال جهانی شدن سرمایه داری، امپریالیسم به موزه باستان شناسی تحویل داده شده است تا به مثابه یادگاری از دوران های گذشته، در معرض دید عمومی قرار گیرد! باید قاطعانه علیه امپریالیسم و نوکران آن و تمام سازشکارانی که به آرایش چهره زشت قدرت های امپریالیستی مشغولند، پرداخت. امپریالیسم همان امپریالیسم ادوار گذشته است . هدف امپریالیست ها بهیچ وجه یاری رساندن به توده های اسیر و دربند در مبارزات شان علیه رژیم های ضد مردمی و سرکوبگر نیست.تاریخ معاصر، لبریز از جنایات و خدعه و نیرنگ قدرت های امپریالیستی و ایادی و دست نشاندگان آن هاست . تنها هدف امپریالیست ها از یاری رساندن به مبارزات توده های تحت ستم در کشورهای اسیر درچنگ استثمار و استبداد ، همانا تامین منافع آزمندانه امپریالیستی و محکمتر کردن زنجیر اسارت بر پای توده های بپا خاسته و عصیان گر است . امپریالیست ها همه جا، در جستجوی مواد خام اولیه، بازار برای صادرات و سرمایه گزاری های سود آور و کسب مناطق نفوذ، میباشد. قدرت های امپریالیستی، گرچه در سرکوب مبارزات توده ها در نقاط مختلف جهان با هم همکاری و تبانی میکنند اما بمنظور تسلط بر جهان ، بطور دائم در حال تضاد و کشمکش با یکدیگر هستند . تضاد بین امپریالیست ها عمده و همکاری و تبانی ،فرعی است. همان تضاد و کشمکش دائم بین قدرت های امپریالیستی است که سبب اصلی جنگ ها و کشمکش های منطقه ای و کشتارها و جنایات بیشمار در نقاط مختلف جهان، می باشد.

در رابطه با این واقعیت ها، باید اذعان داشت که دخالت نظامی قدرت های امپریالیستی برای تغییر رژیم در کشورهای مختلف، نه تنها زنجیر اسارت در چنگال خودکامگان را از پای توده های زحمتکش باز نمی کند ، بلکه بندهای اسارت را محکمتر و جانکاه تر هم میسازد.  نگاهی به سرنوشت رقت بار مردم افغانستان و عراق، بروشنی نشان میدهد این چنین تهاجمات جنایت کارانه ، چه فاجعه هائی به بار می آورد.  اهالی کشورهای ویتنام، کمبوج و لائوس، پس از چند دهه که از تهاجم وحشیانه نظامی آمریکا میگذرد ، هنوز از آثار دهشتناک این تجاوزات امپریالیستی ، رنج میبرند. برای پیروزی در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی که خود محصول توطئه گری های قدرت های امپریالیستی است ، موضع قاطع اتخاذ کردن علیه قدرت های امپریالیستی و هوشیاری در مقابله با توطئه های آن ها ، امری ضروری است. در واقع امر ، مبارزه با ارتجاع، جدا از مبارزه با امپریالیسم نیست . تا نفوذ سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی امپریالیست ها از کشوری قطع نشده است ، استقرار آزادی و دموکزاسی و تامین منافع کارگران و زحمتکشان در آن کشور، امکان پذیر نیست

+++++++

اگر عناصر و نیروهای سیاسی انقیاد طلب ، نکته نظرهای راست سازش با امپریالیسم و ارتجاع جهانی را در امر رهائی از چنگ رژیم ، مطرح میسازند و به نیروی لایزال توده ها در پیش برد پیروزمندانه مبارزه ضد رژیمی، اهمیتی نمیدهند ، سازشکاران در طیف "چپ"، به بهانه های مختلف و از آن جمله قریب الوقوع بودن حمله نطامی آمریکا و اسرائیل،از برخورد محتاطانه و کجدار و مریز با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، جانبداری میکنند. برخی از این تسلیم طلبان تا آن جا پیش میروند که آشکارا مطرح میسازند در شرایظ حساس کنونی که امپریالیست ها در صدد تهاجم به ایران هستند، مبارزه علیه رژیم ، در درجه دوم اهمیت قرار دارد و مسئله اصلی، مقابله با تهاجم آمریکا وحمله نظامی به ایران است . لب کلام این عناصر فرصت طلب که چهره سازشکارانه خود را زیر نقاب مارکسیسم، پنهان کرده اند ، این است که در صورت حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران ، باید نیروهای مترقی و انقلابی، امر مبارزه با رژیم را کنار گذاشته و در همراهی با رژیم ، در جهت رهائی کشور از چنگ امپریالیسم ، تلاش و جانفشانی کنند!

در جریان جنگ ایران و عراق ، در اوایل به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی ، بسیاری از سازمان ها و عناصر متعلق به طیف "چپ" ، با مطرح ساختن تز رسوای "دفاع از میهن" ، عملا به همسوئی و تشریک مساعی با رژیم، کشیده شده و در نهایت سازشکاری، امر مبارزه با رژیم سرکوبگر و آزادی کش را به دوران پس از بیرون ساختن قشون عراق از کشور، محول کردند . نتیجه این ناسیونالیسمی که در لباس تجزیه و تحلیل مارکسیستی "از شرایط مشخص"، پیش رانده میشد ، همانا تلف کردن فرصت مناسب برای تشدید مبارزه علیه رژیم ارتجاعی و در نتیجه، کمک رساندن به تحکیم پایه های سلطه سرکوبگرانه این رژیم قرون وسطائی، بود. دارد همان اشتباه زیان بار ، همان فرصت طلبی و زیر پا انداختن موازین انقلابی و همان قربانی کردن منافع کارگران وزحمتکشان، باز هم تکرار میشود. باردیگر، دفاع از "میهن" در مقابله با حمله امپریالیسم، به موضع "انقلابی" طیف هائی از "چپ" ، مبدل میشود! چنین موضع گیری های بغایت راست ، نه تنها به مفهوم مبارزه واقعی با امپریالیسم نیست ، بلکه دانسته و ندانسته، کوشش در جهت طولانی کردن عمر ننگین رژیم جمهوری اسلامی بوده و اقدام سازشکارانه ای است که سود آن ، تنها و تنها نصیب ارتجاع هار حاکم میشود. با وجود اینکه رژیم جمهوری اسلامی ، این دشمن بی امان کارگران و زحمتکشان ، با هزار رشته به زنجیر امپریالیست ها وابسته میباشد ، سازشکارانی در میدان آشفته سیاست، پیدا میشوند که این رژیم آدمکش و شکنجه گر را، حکومتی ضد امپریالیستی ارزیابی کرده و از توده های محروم و ستمکش که 33 سال تمام ، در معرض ستمگری ها و استثمار آن قرار داشته اند، میخواهند در مبارزه با مداخلات نظامی امپریالیست ها ، همسو و متحد این رژیم نابکار باشند!  ارتجاعی تر از این، موضعی نمی توان اتخاذ کرد. معلوم نیست اتحاد با این رژیم جنایتکار ،چه سودی عاید کارگران و توده های زحمتکش ایران خواهد کرد . سازشکاری هم، حد و حدودی دارد.کدام تئوری و فلسفه انقلابی ، اتحاد و همسوئی و همگامی با رژیم وحشی صفتی نظیر رژیم جمهوری اسلامی را تائید و تبلیغ میکند ؟ کیست که نداند بقای موجودیت ننگین رژیم جمهوری اسلامی ، این دمل چرکین در بدنه جامعه بلا دیده، حاصلی جز سرکوب و کشتار و شکنجه و زن ستیزی و استثمار بیرحمانه کارگران ندارد؟ چرا باید توده های محروم و بی پناه ، قربانی جنگ خانمان سوزی باشند که دو طرف در گیر در آن، بدترین دشمنان آزادی و دموکراسی و بدترین سرکوبگران مبارزات کارگران و زجمتکشان می باشند؟ سال هاست صحبت از حمله نظامی آمریکا به ایران است .- ای بسا امکان دارد که دعوا و کشمکش بین آمریکا و جمهوری اسلامی ، منجر به مداخله نظامی نشود.- رژیم نابکار، از همین مسئله بهره برداری کرده و با مظلوم نمائی و برجسته کردن قریب الوقوع بودن حمله نظامی، مذبوحانه میکوشد افکار جهانیان را فریب داده و از شدت و حدت مبارزات توده های به پا خاسته بکاهد. عمال رژیم و لابی هایش در خارج که شامل بسیاری از آکادمیسین ها و استادان دانشگاه ها نیز میشود ،احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل را وسیله قرار داده ، سخت در مظلوم نشان دادن یکی از جنایت کارترین رژیم های موجود درجهان تقلا میکنند. در چنین اوضاع و احوالی، سازشکارانی در طیف "چپ" که نظریه ارتجاعی همسوئی و اتحاد عمل با رژیم جمهوری اسلامی را در صورت حمله نظامی آمریکا و اسرائیل تبلیغ میکنند ، در واقع امر، به ساز رژیم فریب کار، رقصیده و به کارزاری که این حکومت ریاکار برای مظلوم نمائی و حفظ سلطه جابرانه اش راه انداخته است ، یاری میرسانند.

++++++++

در صورت حمله نظامی آمریکا به ایران ، نیروهای ترقی خواه و انقلابی ، بزرگ ترین اشتباه و خیانت را مرتکب خواهند شد اگر به دفاع از رژیم سرکوبگر برخاسته و با جنایت کاران حاکم، همسو و همگام باشند. نیروهای مبارز و انقلابی، در عین حال که با تمام نیرو علیه حمله نظامی آمریکا و اسرائیل و.....، مبارزه میکنند و جانفشانی در جهت بیرون راندن نیروهای نظامی تجاوزگر خارجی را در برنامه فعالیت های اصلی خود قرار میدهند، باید بر ابعاد پیکار عادلانه علیه رژیم افزوده و از تضاد و کشمکش بین قدرت های امپریالیستی و حکومت مرتجع جمهوری اسلامی ، به سود انقلاب توده ها، نابودی سلطه جابرانه رژیم حاکم و ایجاد جامعه ای دموکراتیک و انقلابی ، بهره برداری کنند. باید به منظور مبارزه بی امان علیه رژیم و در مخالفت با حمله نظامی آمریکا و متحدینش ،جبهه سومی باز شود که همان جبهه انقلابی طرد امپریالیست های اشغالگر و سرنگونی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی میباشد. باید حمله نظامی و دعوا و کشمکش بین رژیم و اشغالگران خارجی و ایادی داخلی آن ها را به جنگ انقلابی و رهائی بخش علیه رژیم سرکوبگر ،مبدل ساخت.

تنها آلترناتیو ترقی خواهانه و انقلابی در صورت حمله امپریالیست ها به ایران، همانا ایجاد جبهه متحد مبارزه بی امان علیه اشغالگران خارجی و رژیم آدمکش جمهوری اسلامی است که در طول 33 سال خونبار گذشته ، کاری جز اعدام و آزادی کشی ، حراست از منافع سرمایه داران داخلی و خارجی ، باز گذاشتن دست امپریالیست های آزمند در تاراج هستی توده ها ، پایمال ساختن حقوق زنان ، سرکوب بیرحمانه ملت های تحت ستم و اقلیت های مذهبی ،سوق دادن جامعه اسیر و دربند به قرون وسطی ،کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی و هزاران جنایت و درنده خوئی دیگر ، انجام نداده است. دست دوستی به چنین رژیمی دادن به بهانه مبارزه با امپریالیسم و هر گونه حمایتی از آدمکشان حاکم در ایران ،بدون تردید ، چیزی جز خدمت به امپریالیسم و ارتجاع و طولانی تر ساختن عمر رژیم ضد مردمی نیست. تردیدی وجود ندارد که توده های محروم و زحمت کش، در صورت حمله نظامی امپریالیست ها با مشکلات عدیده روبرو خواهند شد . مبارزه علیه رژیم خودکامه تا دندان مسلحی نظیر رژیم جمهوری اسلامی، هم اکنون هم کار بس صعب و مشکلی است . در صورت حمله نظامی خارجی، این مبارزه که هم علیه مهاجمین خارجی و هم علیه رژیم اسلامی حاکم می باشد، بس سخت تر و دردناکتر خواهد بود اما برای توده های محروم و زحمتکش و نیروهای سیاسی مترقی و انقلابی ، راه دیگری وجود ندارد . رهائی از چنگال ظلم و استثمار، درهر حال، کار آسانی نیست . نه به تجاوز امپریالیستی و نه به رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی ! تحت چنین شعار رزمنده و ترقی خواهانه ای ، در پروسه جنگی سخت و خونین و طولانی، باید هم قدرت های امپریالیستی متهاجم را از کشور بیرون راند و هم به سلطه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، پایان داد. هر آلترناتیو دیگری، جز شکست و ناکامی حتمی و تداوم اسارت در چنگال امپریالیسم و رژیم جمهوری اسلامی ،حاصل و ثمره ای، نخواهد داشت. پایان